“قانون جذب” چیست؟ شاید تصور کنید این سؤال در سال ۲۰۲۲ پیشپاافتاده به نظر میرسد! اما در ادامه به شما نشان میدهم که ۹۹% افراد حتی تعریف درستی از قانون جذب ندارند (اینجاست که شاعر میگه خشت اول گر نهند معمار کج …). اجازه بدهید خیالتان را راحت کنم: “مشابه، مشابه را جذب میکند” اصلاً تعریف قانون جذب نیست. پس واقعاً قانون جذب چیست؟
موافقید که بهترین روش یادگیری هر چیزی، در قالب مثال و تمرین است؟ و بهترین مثالِ تمرینی برای یادگیری قانون جذب چیست؟ جذب ثروت و فراوانی. از جذب پول زیاد گرفته تا جذب همسر ایده آل ، جذب عشق و ازدواج و جذب سلامتی. خبر خوب اینکه در ادامه این مقاله شما را به یک سفر آموزشی جذاب دعوت میکنم. سفری که چه بخواهید چه نخواهید شما را در قانون جذب و قانون جذب ثروت بهشدت حرفهای میکند، بهگونهای که نیازی به هیچ منبع آموزشی دیگری ندارید.
من پای این ادعا هستم، آیا هم شما آمادهاید؟
واقعاً قانون جذب چیست؟
کاملترین فرمول قانون جذب چیست؟
آموزش قانون جذب چند راه دارد؟
قانون جذب در قرآن و کلام بزرگان چگونه است؟
در مورد رحم آفرینش چه میدانید؟
۷ مانعی که اجازه نمیدهد از قانون جذب نتیجه بگیریم چیست؟
آیا قانون جذب سانسور شده است؟
چطور با قانون جذب به خواستههایمان برسیم؟
پرسش و پاسخ رایگان قانون جذب
بعلاوه یک کارت دعوت ویژه برای آموزش حرفهای قانون جذب با متد جادوگر
قانون جذب چیست ؟ آموزش رایگان قانون جذب | ۱۰۰% کاربردی و کامل
این آموزش در حال رکورد زدن است!
در زندگی میلیونها انسانِ خوشفکر، اثر مثبت میگذارد …
از جمله شما
استاد این یکی از بی نظیر ترین ،ریشه ای ترین، عالی ترین، کامل ترین، جامع ترین و ساده ترین کتاب راز قانون آفرینش است که تاکنون دیده و خوانده ام
ممنون استاد که این آگاهی های ناب را سخاوتمندانه با ما به اشتراک می گذارید.نظر خانم عطار ( در بخش کامنت های همین صفحه )
قانون جذب چیست ؟ این مقاله گارانتی دارد!!!
قانون جذب چیست واقعا یک مقاله معمولی نیست! تکتکِ کلمات این مطلب را خودم نوشتهام، با عشق! به همین دلیل با اطمینان میتوانم به شما سه تضمین جانانه بدهم:

تضمین اول: شما از آگاهی این آموزش، کیف میکنید 🙂 مطمئنم سر ذوق میآیید.

تضمین دوم: بین ۱ تا ۱۸۰ درجه، آگاهی شمارا در مورد قانون جذب متحول میکند.

تضمین سوم: اگر تا پایان این آموزش همراه من باشید، با یک هدیه ۱۰ میلیونی سورپرایز میشوید!
قانون جذب چیست ؟ سؤالی که من شخم زدم!
سلام. بهزاد حسینی هستم!
داستان من و قانون جذب از سال ۱۳۸۷ شروع شد.
تاریخ دقیقش رو بگم؟! ۲۷ ام دیماه ۱۳۸۷ برای اولین بار کتابی رو سفارش دادم که جرقه رو زد! کتاب راز (the secret) ترجمه خانم نفیسه معتکف. همونطور که توی عکس مشاهده میکنین، مهر کتابفروشی که اینترنتی ازش خرید کردم، روی اولین صفحهی کتاب حکشده. یعنی حدود ۱۳ سال قبل من وارد این مسیر پرپیچوخم شدم!
جایی که الآن هستم، شغلی که دارم، آزادی زمانی که الآن دارم، خونه ای که دارم توش زندگی میکنم، همسر فوقالعادهای که کنارم هست، دختر نازی که به جمعمون اضافهشده و بهطورکلی زندگی خوشگلی که دارم تجربه میکنم، همه و همه مدیون آگاهی و بینشی هست که در طول این ۱۳ سال کسب کردم. اینقدر این آگاهی برای من کارساز و لذتبخش بود و هست که همهی رسالت زندگیم شد. البته این ۱۳ سال تکامل من بود، برای شما میتونه کاملاً متفاوت رقم بخوره. نیازی نیست ۱۳ سال طول بکشه! نباید هم اینقدر طول بکشه! این مهمترین مزیت بهره بردن از تجربههای دیگران هست. شاگرد میتونه از استاد پیشی بگیره! و چقدر این احساس لذت بخشه. حالا توی این ابرمقاله میخوام چکیده ۱۳ سال تجربه در مسیر قانون جذب رو برای شما بگم.

موافقین به هم قول بدیم :
شما به من قول بدین این آموزش رو تا انتها با ذهن باز و توجه کامل همراهی کنین ( و هدیه دهمیلیونی انتهای این مقاله رو دریافت کنین )
منم به شما قول میدم از این همراهی با تمام وجودتون لذت ببرین!
اجازه بدین در مورد خودم چندخطی بنویسم:
حقیقتش من نه کارتنخواب بودم نه مسافرکشی میکردم که بخوام الکی جو بدم! (البته یه برهه کوتاهی وقتی دانشجوی ارشد بودم مسافرکشی کردم!) و نه آقازاده بودم! یک آدم معمولی که توی یک خانواده معمولی بزرگ شدم. الآن که فکر میکنم، میبینم همیشه یک میل و اشتیاق درونی عجیبی برای زیبا زندگی کردن داشتم. همین اشتیاق بود که باعث میشد ۱۳ سال پیش، هر فرصتی که پیدا میکردم حتی توی زنگ تفریح مدرسه، سریع کتابهای مورد علاقم رو بیرون میاوردم و با اشتیاق شروع به مطالعه میکردم. اشتیاق عجیبی داشتم. اونقدر زیاد که وقتی فهمیدم کتاب جدید خانم راندا برن به نام قدرت در آمریکا چاپشده، نتونستم منتظر ترجمه فارسیش بمونم. نسخه PFD انگلیسی رو تهیه و دستوپاشکسته ترجمه کردم. توی مهمونی های مختلف همیشه چند برگ از این کتاب همراهم بود و از هر فرصتی برای یادگیری بیشتر و بیشتر استفاده میکردم.
این اشتیاق به نظر خودم دلیلش این بود که از سال دوم دبستان به مدت ۴ سال بابت ادامه تحصیل پدرم، روسیه زندگی کردیم. درسته که بچه بودم ولی بهشدت این تجربه روی ناخودآگاه من تأثیر مثبت گذاشت. تضادها و تنوعهایی که در طول اون ۴ سال مشاهده کردم باعث شده بود استاندارد ذهنی من خیلی بالا بره، بنابراین وقتی به ایران برگشتیم بههیچعنوان نمیتونستم خودم رو قانع کنم که با استانداردهای پایین کنار بیام، واسه همین همیشه یک میل و اشتیاق درونی برای رشد کردن داشتم. به نظرم همین اشتیاق بود که من رو به سمت کتاب راز و کتاب راز رو به سمت من ( و نه خیلیهای دیگه ) جذب کرد.
آگاهی و بینشی که الآن دارم با ۱۳ سال پیش نه یک درجه، نه ده درجه که ۱۸۰ درجه فرق میکنه!
* تصمیم دارم از روی خرد و تجربه با شما صحبت کنم و نه کپیبرداری از کتابهای موفقیت بازاری.
* تصمیم دارم ریشهای در مورد قانون جذب گپ بزنیم و نه حرفهای کلیشهای.
پس اگر بگم توی این مقاله چیزهایی رو گفتم که توی خیلی از کتابهای مثبت اندیشی بازاری گفته نشده، بیراه نگفتم. فقط به این جمله اکتفا میکنم: قانون جذبی که در ۹۹ درصد آموزشها و کتابهای بازاری هست، قانون جذبی نیست که به درد من و شما بخوره. حتی در تعریف اولیه قانون جذب انحراف وجود داره! شما دیگه خودتون حساب کنین چخبره! خب! با این مقدمه بریم برای یک سفر هیجانانگیز. تا اینجا خودمونی حرف زدم، از این به بعد رسمیتر مینویسم تا آموزش جدیتر تلقی بشه. آماده هستین؟
از اینجا تکان نخورید!
اگر قانون جذب موضوع مورد علاقه شماست، پس شما جای درستی هستید. اگر مخالف سرسخت قانون جذب هستید جای درستی هستید. اگر تابهحال از قانون جذب نتیجه دلخواهتان را نگرفتهاید جای درستی هستید، حتی اگر استاد و کارشناس قانون جذب هستید این آموزش را جدی بگیرید. نیازی نیست جای دیگری بروید. دست از هر کاری بردارید. همهی آموزشها و کتابهای دیگر را کنار بگذارید. چون واقعاً جای درستی هستید. شما بیدلیل و بهطور تصادفی با این مقاله برخورد نکردید. شک نکنید که به درخواست خودتان به اینجا هدایتشدهاید.
از شما یک خواهشی دارم: این جریان هدایت را قطع نکنید! اصلاً هیچ کاری نکنید! از این سادهتر؟! یک نفس عمیق بکشید و فقط تا انتهای این مقاله با من همراه باشید. اجازه بدهید آگاهی این مقاله، خیلی راحت در وجود شما جریان پیدا کند. مطمئنم تحت تأثیر قرار خواهید گرفت و خیروبرکت بیشماری از این سفر نصیب شما خواهد شد. چون این سفر ماهیتش سراسر فراوانی و ثروت است. چیزی که من و شما لیاقتش را داریم.
قانون قدرتمند جذب در تاروپود همه تجربیات زندگی ما نقش دارد. بااینحال، پرطرفدارترین کاربردهای قانون جذب شامل این ۳ مورد است:
به به بهزاد عزیزم به به
چقدر روون چقدر زیبا چقدر شیوا چقدر قرآنی و توحیدی چقدر علمی چقدر جامع چقدر خوش حس و حال، چقدر کاربردی چقدر مفهومی و قابل لمس چقدر تجربی
چقدر دلسوزانه چقدر متعهدانه چقدر اگاهانه چقدر چی دیگه اخه! مرسی مرسی. خداروشکر واقعا از این همه نظم و هماهنگی و تعادل و عدالت و تکامل در جهاننظر آقای پارسا پورعلی ( در بخش کامنت های همین صفحه )
قانون جذب چیست ؟
قانون جذب چیست ؟ چقدر این سؤال سرنوشتساز است! کافی است عبارت قانون جذب ( به انگلیسی law of the attraction ) چیست را در گوگل سرچ کنید! اکثر مطالب و آموزشها، در جواب این سؤال یک پاسخ اشتباه، تکراری و کلیشهای ارائه میکنند! و این بسیار خطرناک است.
در جواب قانون جذب چیست گفته میشود: قانون جذب یعنی مشابه، مشابه را جذب میکند. ولی این تعریف قانون جذب نیست!
قانون جذب تقلبی را تشخیص بدهیم تا قانون جذب واقعی پدیدار شود
هرکسی در قانون جذب، یک سازی میزند! حتی بعضی پا را فراتر گذاشته و قوانین جدیدی را اختراع میکنند! اصلاً اشکالی ندارد، بههرحال هرکسی مختار است نظر و برداشت شخصی خودش را ارائه کند. فقط باید مراقب باشیم این پراکندگیها، دودش توی چشم ما نرود و در بین صدها آموزش قانون جذب، دچار سردرگمی نشویم. به اعتقاد من، ما نیازی به دستکاری، تحریف یا ابداع قانون جذب نداریم. فقط باید قانون جذب واقعی را بشناسیم و ماهیت آن را درک کنیم. اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهم:
برای اینکه زندگی باشکوهی داشته باشیم، نیازی نیست قوانین جدیدی ابداع کنیم، فقط کافی است با قوانین اصلی کائنات هماهنگ شویم. موافقید؟ کاری که همیشه کردهایم همین بوده است.

مثلاً در مورد پرواز کردن قانون جدیدی را اختراع نکردیم، بلکه قوانین طبیعی را شناختیم، دانش هوایی را کسب کردیم و هواپیمایی را ساختیم که با قوانین طبیعی هماهنگ است، حالا میتوانیم بهراحتی پرواز کنیم.

در مورد شناور شدن یک کشتی روی سطح آب چطور؟ ما برای شناوری قوانین را دستکاری نکردیم، قانون جدیدی را خلق نکردیم، قوانین طبیعت همه از پیش به دقیقترین شیوهی ممکن خلقشده است. اگر موفق شدیم یک کشتی غولپیکر را در دل یک اقیانوس شناور کنیم، فقط به این دلیل است که قوانین طبیعی شناوری را درک کردیم و با آنها هماهنگ شدیم.

کلمه کلیدی هماهنگی است. دقیقاً همین موضوع در مورد زندگی من و شما هم صدق میکند. برای داشتن یک زندگی باشکوه و رسیدن به خواستههایمان نیاز به یک عمل خارقالعاده یا خلق یک راز پیچیده نیست. فقط کافی است قوانین اصلی و نه تقلبی، بلکه قوانین حقیقی حاکم بر بازی زندگی و بازی آفرینش را بشناسیم و با آنها هماهنگ شویم.همین!
قبل از اینکه بحثمان را ادامه دهیم، با من همراه باشید تا یک تلهی خطرناک را خنثی کنیم. آمادهاید؟

بخش سانسور شده فیلم راز راندا برن – ناگفتههای مستند راز و کتاب Secret
اجازه بدهید خیال همه را راحت کنیم. هیچ بخش سانسور شدهای وجود ندارد. گول این ترفندهای بازاریابی را نخوریم. چرا خیلی راحت گول میخوریم؟ چون کسانی که پشت پرده این ترفندها هستند خیلی خوب میدانند که ذهن انسان چطور کار میکند. آنها بهخوبی میدانند که بسیاری از کسانی که به موضوع “قانون جذب چیست ؟” علاقهمند هستند، نتوانستهاند نتیجه دلخواه را کسب کنند. پس فرصت خوبی هست تا از آب گلآلود ماهی بگیرند. تلهای پهن میشود به اسم : ناگفتههای قانون جذب! قسمتهای حذفشده فیلم راز، فراتر از راز، بخشهای سانسور شده فیلم راز و از این قبیل تیترهای اغواکننده!
آنها میدانند که ذهن، عطش جمعکردن اطلاعات را دارد، مخصوصاً ذهن افرادی که علیرغم مطالعه کتابهای مختلف در مورد قانون جذب ، هنوز که هنوز است نتیجه دلخواهشان را کسب نکردهاند. این افراد خیلی راحت در تلهی آنها گرفتار میشوند. ( شما که غریبه نیستین، من خودم سالها توی اینجور تله ها گرفتار بودم! به همین دلیل حناشون واسه من دیگه رنگی نداره 🙂 )

آنها ذهن شما را گرفتار این سؤال میکنند:
نکنه واقعاً چیزایی هست که من نمیدونم؟ نکنه واقعاً سانسور شده؟ نکنه واسه همینه که من نمیتونم جذب کنم؟! شاید این سؤالات برای شما آشنا به نظر برسند.
وقتی این سؤال مطرح میشود، جیب شما آماده خالی شدن است! زیرا به آنها اجازه میدهید دستشان را در جیبتان فروکنند و یک آموزش جدید به شما بفروشند! تمام شد. حالا آنها برنده شدند و شما ماندید با یکمشت اطلاعات که فقط باعث سردرگمی بیشتر میشود. میدانم که درک میکنید و من هم شما را درک میکنم، چون خودم بارها درد این سردرگمی را چشیدهام.
راز قانون جذب چیست؟
حالا از شما یک خواهش دوستانه دارم، اینکه ادامه صحبتهای من را شمردهتر و با دقت بیشتری بخوانید:
راز قانون جذب، راز خلق کردن و راز جذب کردن همیشه یک راز و معما باقی میماند. اصلاً منظورم این نیست که ما نمیتوانیم از این راز آگاهی پیدا کنیم. اتفاقاً برعکس، فقط و فقط خودمان میتوانیم پرده از این راز برداریم. هیچکس نمیتواند این راز را در قالب یک پکیج در اختیارمان قرار دهد و همهی این راز هویدا شود! زیرا راز آفرینش و خلق کردن یک فرمول ریاضی نیست که با دو دوتا چهارتا کردن پاسخ نهایی حاصل و همهچیزتمام شود!
قوانین جذب و راز آفرینش از جنس آگاهی است. یک آگاهی تمامنشدنی، ریشهای و عمیق که هرکسی باید خودش را در آن غوطهور کند. پس باید هوشیار باشیم که در چه جریانی غوطهور میشویم. در برکهای کمعمق و سطحی که همیشه درگیر امواج و زبالههای روی سطح آب باشیم و خسته از مسیرهای پرپیچوخم یا در اقیانوسی عمیق و آرام که مصداق بارز صراط مستقیم باشد؟ آیا درگیر آموزشهایی میشویم که پر از تکنیکهای مختلف و سردرگمی است یا آموزشی که به ما بینشی عمیق و کاربردی میدهد؟ این به انتخاب من و شما بستگی دارد. البته اگر هوشیار باشیم.
نامحرم نباش!
اگر از من بپرسید قانون جذب چیست ؟ این سؤال را با سؤال جواب میدهم و از شما میپرسم: اول بگو آیا محرم هستی؟ آیا با جهان و کائنات محرم هستی؟ زیرا اول باید محرم باشی، باید با جهان و جان جهان رفیق باشی تا محرم اسرار شوی. اگر محرم نباشیم، حتی اگر بهاندازهی بزرگترین کتابخانه جهان اطلاعات جمع کنیم، نمیتوانیم به درک درستی از این اطلاعات برسیم

به قول حضرت حافظ:
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم / با دوست بگوییم که او محرم راز است
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی / گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
اثبات ساده قانون جذب

ممکن است همین ابتدا ذهنتان شمارا قلقلک بدهد! بههرحال ذهن چموش است. ممکن است قبل از هر چیزی در دل شما تردید ایجاد کند.
مثلاً اینکه: اثبات قانون جذب چیه؟ آیا اصلاً این قانون واقعیه یا ساختگی؟ به همین دلیل میخواهم قبل از اینکه وارد آموزش قانون جذب بشویم ذهنتان را با گفتن این جمله آرام کنم: شما خودتان اثبات این قانون هستید!
وقتی میگویی کبوتر با کبوتر باز با باز درواقع از قانون جذب حرف میزنی. وقتی میگویی از هر چی بترسی سرت میاد، بازهم از قانون جذب حرف میزنی. وقتی یک روز صبح دلمرده از رختخواب بیرون میآیی یا مثلاً بعد از بیدار شدن فقط به خاطر پیدا نکردن دست کلیدت، اعصابت به هم میریزد و بعد تمام روز اوضاع بدتر و بدتر میشود و آخر روز میگویی امروز اصلاً نباید از رختخواب بیرون میآمدم درواقع قانون جذب را ثابت میکنی. وقتی میبینی آدمهایی که از بیماری حرف میزنند بیمارتر هستند و آنهایی که از ثروت حرف میزنند ثروتمندتر، گواه این قانون است. واقعاً نیازی به اثبات خاصی نیست. همهی جهان مبتنی بر جذب ساختهشده است. این قانون در تاروپود تجربههای زندگی شما نهفته است. هرچه بیشتر قدرت قانون جذب را درک کنید، بیشتر علاقهمند میشوید که افکارتان را آگاهانه هدایت کنید، چون شما همان چیزی را بدست میآورید که غالباً به آن فکر و توجه میکنید، چه بخواهید چه نخواهید.
بنابراین شما و تجربههای زندگیتان سادهترین و بهترین شاهد برای اثبات این قانون قدرتمند هستید. پس لطفاً بهجای مقاومت در برابر این مشیت الهی، سریعتر در پی درک و استفاده آگاهانه از آن باشید. برای ذهنهای شکاک، مطالعه تاریخچه قانون جذب هم میتواند بسیار مفید باشد.
قانون جذب واقعاً چیست؟
What is the law of attraction
پیشنهاد میکنم قبل از اینکه به این سؤال پاسخ بدهیم، یکلحظه دست نگهداریم و سؤال مهمتری را مطرح کنیم. اینکه اصلاً چرا یادگیری قانون جذب اهمیت دارد؟ واقعاً چرا؟ فکر میکنید چند راه برای آموزش قانون جذب وجود دارد؟

بهتر از است بهجای یادگیری از واژه یادآوری استفاده کنیم. چرا؟ زیرا معتقدم من و شما پابرهنه وسط بازی زندگی نپریدهایم! بلکه قبل از ورود به اینجا کاملاً به قوانین این جهان آگاه بویم. آگاه بودیم که این جهان یک جهان ارتعاشی و ما نیز موجوداتی ارتعاشی هستیم. آگاه بودیم که شاهکلید زندگی در این جهان، موازنه ارتعاشی است. (در این مورد در ادامه مفصل صحبت میکنیم). آنقدر از بابت حضور در صحنه زندگی ذوق و شوق داشتیم که لحظهشماری میکردیم. ما برای ورود به این واقعیت فضا-زمان به نام زندگی هیجان وصفنشدنی داشتیم. چون آگاه بودیم که قوانینی بر این زندگی حاکم است که به ما اجازه میدهد مانند خالق بزرگ، دست به آفرینش بزنیم.
آگاهی به قانون جذب به ما اعتمادبهنفس شگفتانگیزی میداد زیرا میدانستیم که باوجوداین قانون، خودمان خالق زندگی خودمان هستیم. اما … ! اما بعد از ورود به این کره خاکی، بهواسطه تربیت خانوادگی، نظام آموزشوپرورش و سایر عوامل معمولاً راه را گم میکنیم و آگاهی خودمان را فراموش میکنیم. اگر میخواهیم به مسیر و رسالت اصلی خودمان برگردیم باید قوانین آفرینش را یادآوری کنیم تا مجدد احساس قدرتمند خالق بودن را در وجودمان زنده کنیم.
فرض کنید مشغول یک بازی گروهی با توپ هستید اما …

فرض کنید مشغول یک بازی گروهی با توپ هستید اما با قوانین این بازی آشنایی ندارید. فقط میبینید که سایر بازیکنان دائم روی سرتان میپرند! آیا احساس نمیکنید مظلوم واقعشدهاید؟ آیا نمیگویید این عادلانه نیست؟ آیا تصمیم به ترک بازی نمیگیرید؟ اما بعد یک نفر میآید و قوانین بازی را برایتان توضیح میدهد : ببین، قانونش اینه، اگر توپ را در دستت نگهداری همه میتوانند برای گرفتن آن روی سرت بپرند. آیا با دانستن این قانون مشکل شما حل نمیشود؟ زندگی هم یک بازی است، قوانین خودش را دارد.

وقتی توجه خود را به اخبار و اتفاقات منفی معطوف میکنید، وقتی دائماً گله و شکایت میکنید، وقتی به فقر و کمبود توجه میکنید، وقتی در مورد بیماری صحبت میکنید، اندیشههایی از ذهنتان ساطع میکنید که زندگی بر فرق سرتان میکوبد! تعجبی ندارد بعضیها بگویند: زندگی عادلانه نیست! دیگر نمیخواهم بازی کنم!
وقتی عصبی هستید یا غر میزنید زندگی با لگد به دهانتان میکوبد! معمولاً در چه روزهایی زبان خود را گاز میگیرید یا انگشتتان را له میکنید؟ خوب دقت کنید! آیا در روزهایی که احساس عالی دارید؟ نه! این اتفاقها زمانی رخ میدهند که مأیوس و درماندهاید و ارتعاش غالب شما منفی است.

برعکس، وقتی خوشحال هستید، وقتی به زیباییها توجه میکنید، وقتی روی نعمتها و شکرگزاری تمرکز میکنید، جهان به غیرمنتظرهترین وجه ممکن به شما پاداش میدهد. جهان بازتاب خود شماست.
من و شما چه بدانیم و چه ندانیم، چه آگاه باشیم چه نباشیم، بههرحال خودمان خالق زندگیمان هستیم. همین بهتنهایی ثابت میکند که چرا باید قانون جذب و قوانین آفرینش را یاد بگیریم و درک کنیم. زیرا اگر یاد نگیریم، ناآگاهانه و اشتباه خلق میکنیم. شما ناآگاهانه خلق کردن را دوست دارید؟! چه کسی دوست دارد فرصت شگفتانگیز زندگیاش را با خلق کردن اشتباه هدر بدهد؟
زندگی یک بازی بینظیر است. هر بازی، قوانین و قواعد خاص خودش را دارد. مانند بازی فوتبال! ولی یک سؤال:
چه کسی از بازی فوتبال لذت اصلی را میبرد؟ کسی که یک فوتبالیست حرفهای است یا کسی که تماشاچی و طرفدار است؟! هزار هم عاشق کریستین رونالدو باشید درنهایت کسی که دارد بازندگیاش عشق میکند خود رونالدو است نه شما!
برای لذت بردن از بازی زندگی هم، داستان همین است. تماشاچی بودن سودی ندارد. حتی در خیلی اوقات منجر به حسرت خوردن میشود. برای لذت بردن از بازی زندگی، هم باید قوانین بازی را یاد بگیریم، هم در این کار به مهارت برسیم. من و شما باید در خلق کردن استاد بشویم.

آموزش قانون جذب
دو راه برای یادگیری قانون جذب وجود دارد:
آموزش مستقیم قانون جذب:
این اسمی هست که خودم روی آن گذاشتهام. آموزش مستقیم قانون جذب یعنی همین کاری که من و شما در حال انجام دادنش هستیم. یعنی بهصورت مستقیم با مطالعه، آموزش دیدن، قوانین جذب کائنات را یاد بگیریم و با تمرین کردن در خلق کردن ماهر شویم. ولی این تنها راه یادگیری قانون جذب نیست!
آموزش غیرمستقیم قانون جذب:
انسانهایی در همین دوران زندگی میکنند که چهبسا حتی اسم قانون جذب را نشنیدهاند! حتی کلمه ارتعاش به گوششان هم نخورده است ولی سبک زندگیشان کاملاً مطابق با قانون جذب است! به همین دلیل خلقکنندههای بسیار ماهری هستند و نتایج زندگیشان گواه این قضیه است. روش یادگیری آنها غیرمستقیم بوده است. روش غیرمستقیم بهواسطه حضور در محیط و مشاهده شکل میگیرد. وقتی شما در محیط و خانوادهای بزرگ شوید که از کودکی مشاهده کنید مثلاً پدرتان بهجای سختکوشی بهراحتی ثروت کسب میکند یا مادرتان بهجای درد و دل کردن با خواهرش و صحبت کردن در مورد اتفاقات منفی، مادری است که به شاد بودن و شاد زیستن اعتقاد دارد، طبیعتاً شما با بزرگ شدن در این محیط بدون هیچ زحمتی بهصورت اتوماتیک و غیرمستقیم، درست خلق کردن را به ارث میبرید. این قدرت تأثیرگذاری محیط است.
اگر من و شما اینگونه محیط و اتمسفری نداشتهایم، نیازی به حسرت خوردن و شکایت کردن نیست. چون این موارد کمککننده نیستند. باید هرچه سریعتر از راه آموزش مستقیم قانون جذب، خودمان دستبهکار بشویم و قدرت آفرینش خودمان را احیاء کنیم. البته میتوانیم از روش غیرمستقیم هم بهره ببریم!

خانواده متصلین، محیطی برای مغناطیس شدن
حتی اگر در خانواده و محیطی بزرگ نشدهایم که بهطور غیرمستقیم قوانین بازی را یاد بگیریم ولی از طرفی آنقدر عاقل شدهایم که بهقدرت و تأثیرگذاری محیط پی ببریم، باید خودمان برای خودمان یک محیط مثبت خلق کنیم. انفرادی کار کردن در این مسیر بهجایی نمیرسد. قبول دارید؟ این دقیقاً کاری بود که در سفر جادوگر شدن انجام دادیم. ما یک خانوادهی هم ارتعاش خلق کردیم. شما هم میتوانید در جمع این خانواده حضور پیدا کنید و از اتمسفر این محیط پر خیروبرکت، استفاده کنید. انفرادی حرکت کردن در این مسیر بسیار خستهکننده و ناامیدکننده است. همهی ما دوست داریم محیط و فضایی باشد که آدمهایش در مدار و ارتعاش ما باشند و بهقولمعروف حرف ما را بفهمند. حضور در چنین فضایی، قدرت مغناطیسی ما را قویتر میکند. خانواده متصلین، چنین فضایی دارد. (در قسمت پرسش و پاسخ انتهای این مقاله نحوه حضور در خانواده متصلین توضیح داده شده)
پس اگر قرار باشد در کل زندگیمان یک کار و فقط یک کار انجام بدهیم، این است که قوانین بازی زندگی و بازی آفرینش را یاد بگیریم و در آنها به مهارت برسیم زیرا همهی چیزهایی که میخواهیم بهواسطهی این قدرت، دستیافتنی هست. حالا با این آگاهی ، آمادگی بهتری برای ادامه این آموزش دارید

حالا وقتشه بپرسیم: قانون جذب واقعاً چیست؟ سالمترین تعریف قانون جذب
مطمئنم شما هم این عبارت تکراری را شنیده یا خواندهاید که قانون جذب یعنی مشابه، مشابه را جذب میکند. اما این اصلاً تعریف قانون جذب نیست، بلکه مکانیزم و چگونگی عملکرد این قانون را توضیح میدهد. پس تعریف قانون جذب چیست ؟

قانون جذب، قانونی است که به ارتعاشات موجود در عالم، نظم میدهد

قانون جذب سبب میشود هر ستارهای در این کائنات در مکان خود و هر سیارهای در مدار خود بماند.
قانون جذب حرکت منظم سیارهها را میسر میکند.
قانون جذب سبب میشود ساختار مولکولها و اتمها به هم نریزد.
قانون جذب باعث میشود زنبورها بهسوی گلی خاص جذب شوند.
قانون جذب سبب میشود بذری که کاشته شده است، مواد غذایی لازم را از خورشید و خاک جذب کند.
قانون جذب در دنیای حیوانات نیز به زیبایی عمل میکند.
قانون جذب در دنیای ماهیهای دریا و پرندگان آسمان فعال است و ادامه چرخه حیات را باعث میشود.
قانون جذب باعث میشود سلولهای بدن ما در کنار هم حفظ شوند.
قانون جذب همچنین باعث میشود انسانی به انسانی دیگر یا به گروهی جذب شود که علایق مشترکی دارند.
قانون جذب باعث میشود انسانی به ورزش و انسانی دیگر به آشپزی جذب شود.
پس نباید قانونی به این عظمت و بزرگی را شخصی کنیم و تصور کنیم فقط برای خلق آرزوها و اهدافمان کاربرد دارد.
همهی عالم از حضور این قانون قدرتمند آگاه است و بهره میبرد.
اگر ما هم بخواهیم از این قانون قدرتمند به نفع خودمان و برای خلق زندگی باشکوهی که لیاقتش را داریم، آگاهانه استفاده کنیم، در قدم اول باید درک کنیم که اصلاً قانون جذب چگونه کار میکند؟ چگونه به تکتک ارتعاشات عالم نظم میدهد؟
قانون جذب چیست و چطور کار میکند؟
قانون جذب چطور عمل میکند و به ارتعاشات جهان نظم میدهد؟ ( در مورد مفهوم ارتعاش در ادامه صحبت میکنیم )
با یک قاعده بسیار بسیار ساده این کار را انجام میدهد: اصل هم ارتعاشی!
هم ارتعاشی یعنی چه؟ یعنی هر ارتعاشی در عالم، ارتعاش مشابه خودش را جذب میکند. یعنی انرژیهایی که ارتعاش مشابه دارند، همدیگر را پیدا میکنند. پس این جمله که مشابه، مشابه را جذب میکند، تعریف قانون جذب نیست، بلکه مکانیزم این قانون را بهطور خلاصه توضیح میدهد.
بنابراین قانون جذب، روی ارتعاشات کار میکند. بنابراین اگر ارتعاشی نباشد، قانون جذب معنایی ندارد. شاید بین اینکه اول مرغ بود یا تخممرغ هنوز بین علما اختلافنظر باشد اما در مورد قانون جذب و ارتعاش تکلیف روشن است. اول ارتعاش معنی پیدا میکند، بعد قانون جذب شکل میگیرد تا به ارتعاشات موجود نظم بدهد. پس برای درک اینکه قانون جذب چیست لازم هست به درک درستی از مفهوم ارتعاش برسیم. بهطور مفصل در دوره های مختلف جادوگر و قانون جذب پیرامون قانون ارتعاش صحبت کردهام. فعلاً برای اینکه در اینجا بحثمان ناقص نماند بهطور مختصر در مورد ارتعاش باهم گپ میزنیم.
فیزیک کوانتوم و قانون جذب (اثبات قانون جذب با فیزیک کوانتوم)
هر چه فیزیک کوانتوم رشد میکند، اثبات قانون جذب راحتتر، علمیتر و محکمتر میشود. این باعث میشود ایمان ما نیز به این قانون قدرتمند قویتر شود. اگر مثل من عاشق درک علمی قانون جذب هستید، در یک مقاله جداگانه بهطور مفصل با موضوع اثبات قانون جذب با فیزیک کوانتوم گپ میزنیم. اینجا خیلی مختصر و مفید بررسی میکنیم که دانشمندان فیزیک کوانتوم چطور مفهوم ارتعاش را کشف کردند:
وقتی دانشمندان متوجه شدند اتم کوچکترین ذره سازنده جهان نیست، فیزیک نیوتنی کنار رفت و فیزیک کوانتوم دستبهکار شد. دانشمندان فیزیک کوانتوم اتمها را شکافتند، ذرات زیراتمی را شکافتند، در همین حین پدیدهای بسیار عجیب شروع به رخ دادن کرد. آنها ذرات زیر اتمی هر چیزی را که میشکافتند درنهایت به رشتههای در حال ارتعاشی میرسیدند که اسمش را بستههای انرژی یا کوانتا گذاشتند. واقعاً حیرتانگیز است. همهچیز در عمیقترین سطح خودش از رشتههای در حال ارتعاش ساختهشده است.
یک تکه سنگ، یک سیاره، یک لیوان آب، پر طاووس، دست من و شما و هر چیزی که میتوانیم ببینیم، بشنویم، لمس، مزه یا بو کنیم یعنی دنیای مرئی و حتی دنیای نامرئی، همه و همه از مولکول تشکیلشده که از اتم تشکیلشده که از پروتون، الکترون و نوترون تشکیلشده که درنهایت از بستههای مرتعش انرژی یا همان رشتههای در حال ارتعاش تشکیلشده است.


یکی از آیات کتاب هدایت ( کتاب آسمانی قرآن ) که من از آن مفهوم قانون ارتعاش را استنباط میکنم، آیه ۲۷ سوره نمل است که به تپنده بودن این جهان اشاره میکند. آنجا که میفرماید:
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَهً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ / کوهها را میبینی و گمان میکنی که جامد و ساکن هستند، درحالیکه مانند ابرها درحرکتاند.

برای اینکه تصویر بهتری از ارتعاش داشته باشید، یکی از دستهایتان را به سمت صورتتان آورده و در جلوی صورت ثابت نگهدارید. باوجوداینکه دست شما بهظاهر ثابت است و هیچ حرکتی ندارد، اما الکترونهای آن با سرعت ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر در ثانیه، جنبش و ارتعاش دارند. اگر دستتان را تکان بدهید، سرعت ارتعاش آن بیشتر میشود.

آزمایش تغییر شکل یخ هم به درک قانون ارتعاش کمک میکند. اگر به یک قطعه یخ با حرارت انرژی بدهید، سرعت ارتعاشات سازنده آن بیشتر میشود و به مایع تبدیل میشود، اگر انرژی دادن را ادامه دهید، بازهم ارتعاشات سریعتر شده و مایع به گاز تبدیل میشود. قطعه یخ از بین نرفت، فقط به دلیل تغییر ارتعاشاتش، تغییر شکل داد. قانون پایستگی انرژی را که فراموش نکردهاید؟
همهچیز ارتعاش است
حالا که همهچیز ارتعاش منحصربهفرد خودش را دارد، پس من و شما هم از این قاعده مستثنا نیستیم. ما نیز موجوداتی ارتعاشی هستیم که در یک جهان ارتعاشی زندگی میکنیم. پس زبان ارتباط ما با جهان، از راه ارتعاش است. اینجاست که سروکلهی قانون جذب پیدا میشود! زیرا باید قانونی وجود داشته باشد تا به این ارتعاشات نظم و جهت بدهد و چقدر زیبا قانون جذب این کار را انجام میدهد.
شما کاملاً مجهز آفریدهشدهاید!
ما ( که موجوداتی ارتعاشی هستیم ) برای زندگی در این جهان ارتعاشی، کاملاً مجهز شدهایم! در وجود ما ۶ مفسر ارتعاشی تعبیهشده است که به ما کمک میکند این جهان ارتعاشی را بفهمیم و تجربه کنیم. اگر این مفسرهای ارتعاشی را نداشتیم، همهی جهان را مانند یک شبکه برفکی تلویزیون میدیدیم! بهصورت ارتعاشات خام و بیشکل! اما حالا میتوانیم زیباییهای این جهان را به شکلها و رنگهای مختلف تجربه کنیم و لذت ببریم.
بهطورکلی، صداهایی که میشنوید به لطف مفسر ارتعاشی شنوایی شما قابلشنیدن است، چیزهایی که میبینید توسط مفسر ارتعاشی بینایی شما تفسیر میشود و به تصویر تبدیل میشود. بو و مزههای متفاوت را مفسرهای بویایی و چشایی تفسیر میکنند و هر آنچه لمس میکنید توسط مفسر ارتعاشی لامسه اتفاق میافتد.
و اما ششمین مفسر ارتعاشی در قانون جذب؟ قبل از اینکه در مورد این نعمت حیرتانگیز صحبت کنیم، باید ببینیم نقش ما در قانون جذب و بازی خلق کردن چیست.
قدم صفر در قانون جذب چیست ؟
معتقدم قدم صفر در قانون جذب این است که عمیقاً درک کنید که شما خودتان خالق زندگیتان هستید ولا غیر! بسیار مهم است که ازنظر علمی و عقلی درک کنید نه اینکه صرفاً در قالب یک جمله خبری بپذیرید و از آن عبور کنید. باید عمیقاً درک کنید که چرا خودتان خالق زندگیتان هستید و چطور این قدرت خلق کردن در اختیار شماست و چگونه کار میکند. تازه بعدازاین مرحله است که میتوانید تبدیل به خالقی آگاه و هوشیار شوید و در مسیر آموزش قانون جذب قدم بردارید. در ادامه با من همراه باشید تا قدم صفر را بهدرستی برداریم
پذیرفتن مسئولیت ۱۰۰ درصدی، قدم صفر در قانون جذب است.
نقش ما در قانون جذب چیست ؟
حالا که متوجه شدیم در یک جهان ارتعاشی زندگی میکنیم و ما نیز موجوداتی ارتعاشی هستیم، ببینیم نقش و جایگاه ما چیست؟ انسانها چطور زندگی خودشان را خلق میکنند؟
مهمترین موضوعی که باید درک کنیم این است که ما انسانها در هرلحظه در حال تولید ارتعاش هستیم. چه آگاهانه، چه ناآگاهانه، چه از قانون جذب آگاه باشیم چه نباشیم. چه در مورد ارتعاش چیزی شنیده باشیم یا نه، در حال تولید ارتعاش و تبدیل انرژی هستیم.
توانایی تولید ارتعاش همان قدرتی است که ثابت میکند ما خودمان خالق زندگیمان هستیم. زندگی بیرونی، بازتاب ارتعاشات درونی ماست. هر یک از ما مانند ایستگاه رادیویی هستیم و دائماً سیگنالها و ارتعاشاتی را در رابطه با خودمان وزندگیتان به بیرون ارسال میکنیم و طبق قانون جذب، موقعیتها، شرایط و انسانهایی که با ارتعاش ما در هماهنگی و همنوایی هستند را جذب میکنیم. اگر به زندگی خودتان و دیگران نگاهی بیندازید، متوجه میشوید شکل و شمایل زندگی هر فردی، بهترین اثبات این قانون است.
کسانی که بیشتر از همه در مورد فقر صحبت میکنند، فقیرتر هستند و برعکس
کسانی که بیشتر از همه به بیماری توجه میکنند، بیمارتر هستند و برعکس
مولانای جان فرمود:
این جهان کوه است و فعل ما ندا ، سوی ما آید نداها را صدا
فعل ما به معنی تلاش فیزیکی ما نیست، فعل ما در ابتداییترین حالت، ارتعاش وجودی ماست
چطور ارتعاش ساطع میکنیم؟
نقش افکار در قانون جذب چیست ؟
ارتعاش خواستهها و ناخواستهها چگونه فرستاده میشود؟
ما در هرلحظه با توجه کردن به هر چیزی ( مثبت یا منفی )، خواه یک خاطره درگذشته باشد یا فکری در لحظه حال یا فکر کردن به آینده، سلولهای مغزمان مرتعش میشوند و امواج الکترومغناطیسی ساطع میکنند. اگر به مقدار کافی روی این ارتعاش تمرکز کنیم، تقویتشده و شدت بیشتری پیدا میکند. امواج ساطعشده از ما، توسط قانون جذب پاسخ داده میشود. یعنی چه؟ یعنی توسط قانون جذب و اصل هم ارتعاشی، ارتعاشات مشابه با ارتعاشات ما به سمت همدیگر شروع به جذب شدن میکنند. اگر ارتعاشات ما بهاندازه کافی جاذب باشند، فرآیند جذب شدن ادامه پیدا میکند تا اینکه درنهایت در تجربه زندگی ما پدیدار میشود.
شما خالقی آزاد هستید
شما نهتنها قدرت خلق کردن دارید، بلکه خالقی آزاد هستید. به معادله زیر دقت کنید
شما قدرت تولید ارتعاش دارید + شما در تولید ارتعاش قدرت انتخاب دارید = بنابراین شما یک خالق آزاد هستید
چه معادله حیرتانگیزی!
وقتی قدرت تولید ارتعاش داریم، یعنی قدرت خلق کردن داریم. وقتی آزادی و اراده چاشنی این قدرت میشود یعنی در خلق کردن آزاد هستیم. آیا این جایگاه رفیع و این کرامت عظیم جای شکرگزاری و سرمستی ندارد؟ واقعاً حیف نیست از چنین قدرتی که به من و شما هدیه دادهشده است، آگاهانه استفاده نکنیم؟
قرآن نیز بارها به آزادی انسان در اراده و انتخابش تأکید کرده است:
انَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ امَّا شاکِراً وَ امَّا کَفُوراً
ما راه را بدو نمایاندیم، خواه شاکر باشد و یا ناسپاس
وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ
بگو: این حق است از سوى پروردگارتان؛ هر کس مىخواهد ایمان آورد و هر کس مىخواهد کافر گردد!
دقیقاً همین آزادی است که انسانها را به دودسته تقسیم میکند : خالق آگاه / خالق ناآگاه
۱. کسانی که آگاهانه خلق میکنند ( انتخاب میکنند آگاهانه خلق کنند )
۲. کسانی که ناآگاهانه خلق میکنند ( انتخاب میکنند ناآگاهانه خلق کنند )
متأسفانه اکثر انسانها، ناآگاهانه خلق میکنند. ولی دقت کنید که بازهم خودشان هستند که خالق زندگیشان هستند. اما چون به قانون جذب و سایر قوانین خلق کردن آگاه نیستند و قوانین بازی آفرینش را درک نکردهاند، نهتنها نمیتوانند زندگی دلخواهشان را خلق کنند بلکه همیشه در حال گله و شکایت از شرایط زندگیشان هستند یا هم اینکه دست گدایی را به بیرون از خودشان دراز کردهاند تا شاید فرجی بشود! مخاطب من فقط مسلمانها نیستند، زیرا قرآن برای هدایت همه انسانهاست. اما دوست دارم به کسانی که این کتاب ارزشمند در طاقچه اتاقشان خاک میخورد بگویم همینالان سراغش بروید و آیه ۱۱ سوره رعد را بخوانید که جان جهان فرمود :
إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
همانا خداوند حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند
و به قول حضرت مولانا:
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست / از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
برای کسانی که ناآگاهانه خلق میکنند، پذیرش این حقیقت دشوار است که خودشان خالق زندگیشان هستند! زیرا زندگیشان باب میلشان نیست. آنها میگویند من که نمیخواستم فقر، بیماری، طلاق، بدبختی خلق کنم. من اینها را خلق نکردهام! بعد دنبال پیدا کردن مقصر میگردند! تقصیر خانوادهام بود، رئیسجمهور مقصر هست، رئیسم بدبختم کرد، همسرم مشکل داشت و این داستان ادامه دارد … ! مشکل آنها این است که ناآگاهانه خلق کردهاند ولی بههرحال خودشان خلق کردهاند. آنها دائماً در حال غر زدن و نق زدن هستند. از زمین و زمان شکایت دارند، با اخبار منفی بمباران میشوند و از آنطرف انتظار یک زندگی پربرکت را دارند! امان از این غفلت
تو چون میکنی اختر خویش را بد / مدار از فلک چشم نیکاختری را
در سمت دیگر، کسانی که آگاهانه خلق کردن را یاد میگیرند، طبیعتاً هیچوقت به ضرر خودشان خلق نمیکند. پس طبیعی است که زندگیشان سراسر جذب ثروت، جذب سلامتی، جذب عشق، سرشار از نعمت و فراوانی باشد. هیچ ربطی هم به بخت و اقبال، تقدیر یا سرنوشت ندارد! همهچیز در این جهان حسابوکتاب دارد
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ
وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ
پس هر کس بهقدر ذرهای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید و هر کس بهقدر ذرهای کار زشتی مرتکب شده آنهم به کیفرش خواهد رسید.
هیچ پارتیبازی در کار جهان و جان جهان نیست!
ای برادر تو همان اندیشهای / مابقی خود استخوان و ریشهای
گر گل است اندیشه تو گلشنی / ور بود خاری تو هیمه گلخنی
قانون جذب کاملاً بیطرف و عادلانه عمل میکند
قانون جذب ارتعاشات شمارا تحلیل نمیکند، احساس ترحم یا دلسوزی ندارد، اهل پارتیبازی نیست. کاملاً بیطرف و عادلانه عمل میکند. همانطور که قانون جاذبه زمین عمل میکند. برای قانون جاذبه زمین فرقی نمیکند شما مسلمان هستید یا مسیحی، نوزاد هستید یا مسن، ایرانی هستید یا آمریکایی، هرکسی که باشید اگر از پشتبام ساختمان ۵ طبقه خودتان را پرت کنید، سقوط میکنید! قانون جذب نیز کاملاً بیطرف عمل میکند. هر ارتعاشی که از خودتان ساطع کنید، طبق قاعده هم ارتعاشی، انسانها، شرایط و اتفاقاتی که با ارتعاش شما در هماهنگی باشند، به سمت شما و شما به سمت آنها جذب میشوید.
اگر به زیبایی توجه کنید، ارتعاش زیبایی در وجودتان فعال میشود و قانون جذب موظف است که به این ارتعاشات پاسخ بدهد، بنابراین زیباییهای بیشتری در مسیر زندگیتان ظاهر میشود. اگر به نازیباییها توجه کنید، بازهم قانون جذب کار میکند و نازیبایی بیشتری به زندگی شما دعوت میکند. این عین عدالت است.
شما کاملاً آزاد و مختار هستید که چه ارتعاشاتی را به کائنات ساطع کنید و قانون جذب حق انتخاب را به شما میدهد. هر ارتعاشی به جهان ساطع کنید، پاسخ داده میشود، بدون استثناء. البته پاسخ دادن به معنی دریافت کردن نیست! دقت کردید؟ لطفاً دقت کنید! هر ارتعاشی پاسخ داده میشود ولی الزاماً به مرحله تجلی و ظاهر شدن نمیرسد. باید بهطور مفصل در این مورد صحبت کنیم. چون درک نکردن این مسئله باعث شده بسیاری از افراد از قانون جذب نتیجه نگیرند، ناامید و دلسرد شوند، یا حتی نتایج عکس و مخرب بگیرند. در ادامه بیشتر در این مورد صحبت میکنیم.
چطور بفهمم که قدم صفر در قانون جذب را درست برداشتهام؟
قدم صفر چه بود؟ بله درست است! پذیرفتن مسئولیت ۱۰۰ درصدی. بسیار خوب! از کجا بفهمیم این قدم را درست برداشتهایم؟ نشانهی این درک این است که بتوانید بهراحتی شرایط و اتفاقاتی که درگذشته برایتان رخداده است یا در حال حاضر در حال رخ دادن است را طبق قانون جذب تحلیل کنید و آگاه باشید که هیچکس در بیرون شما مقصر یا مسئول آنها نیست ، مخصوصاً اتفاقاتی که باب میل شما نبوده و نیست. قلبا از حالت مقصر پیدا کردن یا قربانی بودن خارج شوید و به پذیرش مسئولیت ۱۰۰ درصدی برسید. باید کاملاً متوجه شده باشید همه این اتفاقات و شرایط بازتاب درون خود شماست. هر موقع عمیقاً درک کردید که شما و ارتعاش غالب شما علت است و همهی چیزهای دیگر معلول، شما قدم صفر در قانون جذب را بهدرستی برداشتهاید. ادامهی این آموزش، به درک این قدم کمک زیادی میکند.
اگر نیاز به استراحت دارید، حتماً به خودتان یک نفس عمیق هدیه بدهید، یک میوه خوشمزه نوش جانکنید و بعد ادامه این آموزش را دنبال کنید. هنوز خیلی کار داریم!
معرفینامه ارتعاشی شما
در دوران ویکتوریان رسم بر این بود که ملاقاتکنندهها پیش از ملاقات، معرفینامه و شرححالی از خود را به کسی که میخواستند ملاقات کنند بدهند تا آن شخص بداند چه کسی و از کجا به دیدار او آمده تا او را بپذیرد.
• ارتعاشات انرژی شما نیز همینگونه عمل میکند. حکم معرفینامه شماست برای کائنات. خیلی قبل از اینکه شما تجارب زندگیتان را بدست آورید، انرژی و ارتعاش شما پیامهایی را در مورد شما به افراد یا موقعیتهایی که قرار است با آنها مواجه شوید ارسال میکند. پس چنانچه از موقعیت یا اطرافیانی که جذب کردهاید و واقعیت کنونی زندگیتان را شکل داده است خوشتان نمیآید یا دائماً در مسیر زندگی و رسیدن به خواستههایتان دچار مشکل و سنگاندازی میشوید، بهجای تغییر شرایط بیرونی یا توجه کردن به اتفاقات بیرونی باید معرفینامه ارتعاشی خودتان را تغییر دهید
نقش افکار و احساسات در قانون جذب
از کجا بفهمیم چه ارتعاشی ساطع میکنیم؟
هر فکر، یک ارتعاش دارد. ازآنجاییکه ما بهطور متوسط در یک شبانهروز حدود ۶۰ هزار رشته فکری داریم، مدیریت تکتک افکار و ارتعاشاتمان کاری غیرممکن است. اصلاً نیازی به این کار نیست. خداوند در وجود ما قدرتی تعبیه کرده که بهشدت کار ما را راحت میکند و آن چیزی نیست جز احساساتمان. همان سیستم راهنمای درونی که ما به آن لقب ششمین مفسر ارتعاشی را دادهایم.
این مفسر ارتعاشی قدرتمند، در هرلحظه ارتعاشات افکار ما را تفسیر و از طریق احساسات درونی، ما را متوجه کیفیت ارتعاشاتمان میکند. وقتی با GPS احساساتمان آشنا شویم، بهراحتی میتوانیم از ارتعاشاتی که ساطع میکنیم باخبر شویم، اینکه آیا در حال تولید ارتعاش مثبتی هستیم یا منفی؟ ما به این آگاهی خیلی خیلی احتیاج داریم، زیرا میخواهیم آگاهانه خلق کنیم. موافقید؟
شاهکلید رسیدن به همه خواستهها

احساسات، شاهکلید رسیدن به همه خواستههای شماست. احساسات، قویترین و دقیقترین GPS عالم است که در اختیار شماست و در هرلحظه شمارا آگاه میکند، از اینکه آیا در مسیر جذب مثبت هستید یا منفی؟ در مسیر جذب خواستههایتان هستید یا ناخواستهها؟ در ضمن، احساسات سرعت جذب را نیز نشان میدهد.
اینجا میخواهم در مورد این نعمت شگفتانگیز و نقش احساسات در قانون جذب کمی گپ بزنیم.
نظر خانم رضایی

هر ارتعاشی قدرت جذب و مغناطیسی ندارد، زیرا …
همهی افکار و اندیشههای شما، قدرت مغناطیسی جذب ندارند، زیرا احساسی را برانگیخته نمیکنند. روال کار به این صورت است: با توجه کردن به یک موضوع ( چه مثبت چه منفی ) یک فکر شروع میشود. این فکر طبق قانون جذب فکر بعدی و همجنس خودش را جذب میکند و مجدد فکر بعدی از راه میرسد تا اینکه این افکار قویتر شده و ارتعاش قابلملاحظهای را تولید میکنند. اینجاست که احساسات وارد عمل میشوند. در اثر ارتعاش افکارتان، احساسات برانگیخته میشوند. پس افکاری قدرت جذب کردن دارند که در اثر آنها احساسی برانگیخته شود؛ چه مثبت چه منفی.

احساساتتان باید فراخوانده شوند تا به اندیشه شما جان ببخشند و اندیشه بهاینترتیب پدیدار خواهد شد
چالز هانل (۱۸۶۶ – ۱۹۴۹)


احساس خوب و احساس بد
اکثر افراد در مورد قدرت احساسات اشتباه فکر میکنند
اشتباهی که اغلب افراد علاقهمند به قانون جذب یا حتی اساتید این حوزه میکنند این است که فکر میکنند احساساتشان قدرت خلق کردن دارد!
این تفکر نهتنها اشتباه است بلکه به شما آسیب میزند. همین تفکر باعث شده بسیاری از افراد در مورد احساساتشان مخصوصاً احساسات منفی نگرش خوبی نداشته باشند یا حتی از احساسات منفی بدشان بیاید یا حتی با احساسات منفی خودشان بجنگند! همهی این رویکردها غلط است و ریشه در این دارد که آنها تعریف درستی از احساسات و نقش آن در قانون جذب ندارند.
تکرار میکنم:
احساسات شما چیزی را خلق نمیکنند، بلکه شما را از روند و کیفیت خلق ارتعاش فعالتان آگاه میکنند.
لطفاً یکمرتبه دیگر جمله بالا را بخوانید!
همانطور که یک GPS شمارا به مقصد نمیرساند، بلکه در طول مسیر راهنمای شماست، احساسات نیز چیزی را خلق نمیکنند بلکه فقط راهنمای خلق کردن شما هستند. شما هستید که خلق میکنید، ارتعاش فعال شماست که قدرت خلق کردن دارد. احساسات شما فقط ماهیت ارتعاش شما را نشان میدهد. احساسات شما، مفسر ارتعاشات فعال شماست. احساسات، ارتعاش فعال شما را در لحظه تفسیر میکند و نتیجه این تفسیر را در قالب یک احساس در اختیارتان قرار میدهد تا شمارا از کیفیت آن ارتعاش آگاه کند. این نگرش باعث میشود در برابر احساسات مخصوصاً احساسات منفی گارد نگیرید و بتوانید پیام حقیقی احساسات خودتان را بشنوید و اجازه بدهید که شما را در مسیر جذب خواستههایتان راهنمایی کنند.
ما در آگاهی متد جادوگر در مورد احساسات به یک بینش عمیق و اساسی توافق کردیم که درک این بینش ازنظر من واقعاً قدم بزرگی در جذب کردن خواستهها به شمار میآید. وقتی با این بینش به مقوله احساسات خودمان نگاه کنیم، احساسات منفی را بهشدت احساسات مفید و مثبتی میدانیم! آیا این نگرش به شما قدرت نمیدهد؟ آیا باعث نمیشود راحتتر بتوانید نسبت به احساسات خودتان مسلط شوید؟
۳ پیام مهم احساسات در قانون جذب
احساسات، ۳ پیام بسیار بسیار بسیار مهم برای شما دارند که باید با دقت و حساسیت بالا به این پیامها گوش بدهید

۱. پیام قدرت

۲. پیام جهت

۳. پیام سرعت

اولین پیام احساسات این است: پیام قدرت. یعنی ارتعاشی در شما فعالشده که قدرت جذب کردن دارد، چه مثبت چه منفی
همانطور که گفتم هر فکر و هر ارتعاشی قدرت جذب کردن ندارد. در طول روز ممکن است هزاران اندیشهی پراکنده در ذهنمان بگذرد که هیچکدام قدرت آفرینش نداشته باشند. فکری که احساسی را برانگیخته نکند، جاذب نیست. افکارتان را مانند موشک و احساسات خود را بهمنزلهی سوخت آن تصور کنید. این موشک تا زمانی که سوخت نداشته باشد، نمیتواند حرکت کند و به فضا پرتاب شود. این موضوع در مورد افکار شما نیز صادق است. افکار شما هم تا زمانی که بااحساساتتان همراه نشود، نمیتواند چیزی را جذب کند.

دومین پیام احساسات : پیام جهت. نوع احساسات در هرلحظه ( مثبت یا منفی ) ، جهت جذب شما را ( جذب مثبت یا منفی ) نشان میدهد
وقتی احساسی برانگیخته شد و متوجه شدید که در حال جذب کردن هستید، قدم بعدی این است که جهت جذب را تشخیص بدهید. آیا در جهت جذب منفی قرار دارید یا مثبت؟ آیا در جهت جذب ثروت قرار دارید یا فقر؟ نوع احساسات شما این تشخیص را برایتان راحت میکند.
اگر احساس مثبتی دارید، یعنی جهت جذب شما مثبت است. پس میتوانید با همین فرمان ادامه بدهید!
اگر احساس منفی دارید یعنی جهت جذب شما منفی است. پس باید جهت جذب خودتان را تغییر بدهید.

سومین پیام احساسات: پیام سرعت. شدت احساسات شما، سرعت جذب شمارا نشان میدهد.
هر ارتعاش ازنظر علمی دو پارامتر کلیدی دارد : فرکانس ارتعاش و دامنهی ارتعاش.
دامنهی ارتعاش شما هرچقدر که قویتر باشد، قدرت و زور ارتعاش شما قویتر است ( چه مثبت چه منفی ). هرچقدر قدرت ارتعاش قویتر باشد، قدرت جذب کردنش قویتر است، بنابراین قانون جذب سریعتر به آن پاسخ میدهد. پس شدت احساسات شما، سرعت جذب ارتعاش شمارا به زیبایی نشان میدهد.
این موضوع هم در مورد احساسات منفی و هم در مورد احساسات مثبت صدق میکند.
مثلاً در حیطه احساسات مثبت، احساس شور و شوق نسبت به یک احساس خوب معمولی، شدت بیشتری دارد
در حیطه احساسات منفی هم همینطور است، مثلاً احساس خشم شدت بیشتری نسبت به احساس بیحالی و کسلی دارد.
چون قدرت ارتعاشات شما متفاوت است، بنابراین شدت احساسات نیز متفاوت است.
نظر آقای صالحیان | از شرکت کننده های دوره جادوگر

قدرت قانون جذب چیست ؟
میدانید قدرت قانون جذب در چیست؟ این موضوع ازنظر من بسیار شیرین و لذتبخش است. آنقدر از درک کردن این آگاهی کیف میکنم که هر موقع به آن فکر میکنم آنقدر سر ذوق میآیم که خدا میداند! الآن که تایپ میکنم یک تبسم لذتبخش همه صورتم را پرکرده است 🙂
اجازه بدهید اینطور توضیح بدهم: اگر این قدرت و نعمت فوقالعاده را درک نکنیم، نهتنها نمیتوانیم از قانون جذب برای خلق خواستهها و رؤیاهایمان استفاده کنیم، بلکه به گمراهی کشیده میشویم. دودسته از افراد دچار این گمراهی میشوند.
دسته اول کسانی هستند که وقتی چیزی را درخواست میکنند و ارتعاشات خواستههایشان را ارسال میکنند ( حالا به هر روشی )، فکر میکنند هدف یا خواستههایشان ثابت هست و خودشان باید زور بزنند تا به خواستههایشان برسند! یک رابطهی یکطرفه.
دسته دوم کسانی هستند که از آنطرف بوم افتادهاند! آنقدر سطحی قانون جذب را یاد گرفتهاند که در ذهنشان بیشتر به جادو و جمبل شباهت دارد تا یک قانون طبیعی! این دسته از افراد در توهم به سر میبرند، فکر میکنند فقط کافی است عکس آرزوهایشان را به درودیوار اتاقشان بچسبانند، تصویرسازی ذهنی کنند و با چشمان بسته روزی صدبار مثل طوطی تکرار کنند: از آسمان خدا پول میبارد!!! بنابراین دچار سکون میشوند و انتظار دارند قانون جذب سقف اتاقشان را بشکافد و آرزوهایشان از آسمان پایین بیفتد! بازهم یک رابطهی یکطرفه.
هر دودسته درک اشتباهی از این قانون دارند. قانون جذب بسیار خوشگلتر و زیباتر کار میکند. قدرت قانون جذب در یک رابطه دوطرفه است. یعنی هر دو طرف را به سمت هم جذب میکند. هم ما جذب خواستهها ( یا ناخواستههایمان ) میشویم هم آنها جذب ما. هر دو طرف معادله در حال حرکت میباشند. هیچ خبری از سکون و درجا زدن نیست. با زور زدن و جان کندن هم اتفاق نمیافتد. این مفهوم را مولانا بسیار زیبا بیان کرده است:

تشنگان گر آب جویند از جهان / آب هم جوید به عالم تشنگان

البته بهشرط اینکه واقعاً تشنه باشید! تشنه بودن یعنی اشتیاق داشتن، اشتیاق نوعی ارتعاش قدرتمند است که نهتنها قدرت جذب کردن دارد، بلکه انگیزهی حرکت در ما ایجاد میکند. اینگونه میشود که هم ما به سمت درخواستهایمان حرکت میکنیم، هم آنها به سمت ما. این قدرت قانون جذب است.
حالا میخواهم یک حقیقت عجیبتر و جذابتر را با شما در میان بگذارم:
درخواستهای ما از خود ما مشتاقتر به تجلی هستند!
واااای! این درک دیوانه کننده است. یعنی تا الآن اگر ذوق کرده بودم، با این آگاهی مو به تنم راست میشود! شما را نمیدانم.
وقتی درک میکنیم که ماهیت جهان عاشق آفرینش، گسترش و فراوانی است و جوهرهی بیشکل عاشق شکل گرفتن ، متوجه میشویم که کائنات بیشتر از ما عاشق این است که درخواستهای ما به حقیقت تبدیل شود. یعنی فکر نکنیم که درخواستها و دعاهای ما بیجان و بیتفاوت هستند و فقط ما هستیم که دوست داریم به آنها برسیم، بلکه آنها از ما مشتاقتر هستند.
ثروت میخواهید؟ ثروت هم شمارا میخواهد، چهبسا بیشتر از شما
یک شغل عالی میخواهید؟ آن شغل هم عاشق شماست و شمارا طلب میکند
یک همسر دوستداشتنی میخواهید؟ او هم خواستار شماست و دوست دارد هر چه سریعتر در آغوش شما جا بگیرد.
چه احساس فوقالعادهای در پس این آگاهی وجود دارد! شما هم میتوانید این احساس عجیب را همینالان حس کنید؟؟؟ من که سراپا ذوق و شوقم از این جهان شگفتانگیز و خالق این جهان شگفتانگیز. چه کسی جز او میتواند به این زیبایی قوانین آفرینش را طراحی کند؟ ای جان جهان دوستت داریم…
رَحِمِ آفرینش در قانون جذب چیست ؟!

رابطه ضمیر ناخودآگاه با قانون جذب
ضمیر ناخودآگاه ما، رحم آفرینش ماست. برای اینکه در استفاده از قانون جذب به مهارت برسیم لازم است درک درستی از نقش ضمیر ناخودآگاه در قانون جذب داشته باشیم. زیرا قدرت جذب ما در دستان ضمیر ناخودآگاه ماست. اکثر افراد با ضمیر خودآگاهشان بهسختی زور میزنند که جذب کنند! این کار غیرممکن است. چرا؟ زیرا ارتعاشات غالب ماست که نقطه جذب ما را شکل میدهد. دقت کردید؟ کلمه کلیدی در اینجا ارتعاش غالب بود. ارتعاش غالب یعنی ارتعاشاتی که غالباً و بیشتر از سایر ارتعاشات از وجود ما ساطع میشود. ارتعاشات غالب شما، برآیند ارتعاشات مثبت و منفی شماست. اگر وزنهی ارتعاشات منفی سنگینتر باشد، پس ارتعاش غالب شما منفی است و برعکس. اگر مجموع ارتعاشات مثبت شما غالب باشد، بنابراین ارتعاش غالب شما مثبت خواهد بود.
قانون جذب خودش را با تکتک ارتعاشات شما درگیر نمیکند
شما در طول روز هزاران فکر و احساس مختلف را تجربه میکنید، بنابراین هزاران ارتعاش متفاوت را ساطع میکنید. قانون جذب چطور با این قضیه برخورد میکند؟ آیا خودش را با تکتک ارتعاشات شما درگیر میکند؟ بههیچوجه! قانون جذب به برآیند ارتعاشات شما واکنش نشان میدهد. برآیند ارتعاشات شما یعنی ارتعاش غالب شما. این ارتعاش غالب شماست که قدرت آفرینش و خاصیت مغناطیسی دارد. خیلی مهم است که مفهوم ارتعاش غالب را درک کنیم.
ارتعاشاتی که بهصورت موقتی یا گهگداری شکل میگیرد بههیچعنوان قدرت خلق کردن ندارند. خب! حالا سؤال کلیدی این است که ارتعاش غالب شما در کجا ثبتشده است؟ از کجا نشاءت میگیرد؟ چگونه شکلگرفته است؟ ارتعاش غالب شما از باورهای شما نشاءت میگیرد. باور چیست؟ مجموعهای از افکار همجنس که در وجود ما تثبیتشده است و ما آن را بهعنوان یک اصل پذیرفتهایم، خواه درست باشد یا غلط.
اصلاً چرا افکار تبدیل به باور میشوند؟ اصلاً چرا چیزی به نام باور وجود دارد؟ این مکانیزم مغز شماست. مهمترین خط قرمز مغز، حفظ بقاست. برای حفظ بقا به انرژی نیاز دارد. پس اولویت اول مغز این است که انرژی خودش را هدر ندهد. افکار شما ابتدا در ضمیر خودآگاه شکل میگیرد. ویژگی ضمیر خودآگاه این است که بهشدت انرژی مصرف میکند، زیرا محل استدلال و پردازش است. ازآنجاییکه فکر کردن در سطح خودآگاه انرژی مصرف میکند، مغز برای اینکه حفظ انرژی کند، فکری که مرتب تکرار میشود را تشخیص میدهد و مسئولیت آن را از ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه میسپرد. چرا؟ زیرا برخلاف ضمیر خودآگاه، ضمیر ناخودآگاه کمترین انرژی را مصرف میکند. ضمیر ناخودآگاه زرنگ است! با ساختن باورها و عادتها، افکار و رفتارهای تکرارشوندهی شمارا به حالت اتوماتیک تبدیل میکند تا کمترین انرژی مصرف شود. شما وقتی خودتان رانندگی کنید انرژی بیشتری مصرف میکنید یا اگر پشت فرمان ماشین تسلا باحالت رانندگی اتوماتیک بنشینید؟!
مثال رانندگی بهترین مثال است!
اوایل یادگرفتن رانندگی چقدر خسته میشدید؟ خیلی زیاد! نیم ساعت رانندگی میکردید انگار کوه کندهاید! چرا؟ چون آگاهانه رانندگی میکردید. هیچکس حق نداشت با شما کلمهای حرف بزند که مبادا حواستان پرت شود. ولی وقتی این رفتار تکرار شد مغز متوجه شد این عملی است که قرار است تکرار شود، بنابراین آن را به عادت تبدیل کرد. حالا شما با ضمیر ناخودآگاه رانندگی میکنید. میتوانید ساعتها رانندگی کنید، همزمان که رانندگی میکنید تخمه بشکنید، موسیقی گوش کنید و با بغلدستیتان گپ بزنید. در مورد افکار هم همین قضیه صدق میکند.
افکار غالب شما، تبدیل به باورهای شما میشود. باورهای شما، ارتعاشات غالب شمارا شکل میدهد و ارتعاشات غالب، نقطهی جذب شما را میسازد
خب حالا تصور کنید:
شخصی در ضمیر ناخودآگاهش باورهای منفی در مورد ثروتمند شدن دارد که ۲۴ ساعته فعال هستند و ارتعاش فقر و کمبود و نداری را ساطع میکنند. حالا این شخص دو ساعت در روز با تصویرسازی و عبارتهای تأکیدی و ده ها تکنیک دیگر، تلاش میکند ارتعاش ثروت ساطع کند. خب! برآیند ارتعاشی این فرد مثبت است یا منفی؟ پاسخ خیلی مشخص است!
پس اصلاً جای تعجب نیست که چرا اکثر افرادی که حتی کتابهای مختلف قانون جذب را مطالعه کردهاند، نمیتوانند به نتیجه دلخواهشان برسند. آنها مفهوم ارتعاش غالب را درک نکردهاند و برای تغییر ارتعاش غالبشان کاری نمیکنند. فقط گه گاهی ارتعاش مثبت تولید میکنند و انتظار دارند قانون جذب اصول خودش را زیر پا بگذارد و غول چراغ جادو خواستههایشان را برآورده کند! خندهدار است واقعاً.

معجزهی قانون جذب و بارش نعمتها و ثروتها زمانی شکل میگیرد که ما با ضمیر ناخودآگاه جذب کنیم نه با ضمیر خودآگاه.
بهزاد حسینی ( عجب جمله ای گفتما! )

به همین دلیل باید درک درستی از مکانیزم مغز و ضمیر ناخودآگاه داشته باشیم تا بتوانیم ضمیر ناخودآگاه را مجدد در راستای خواستهها و آرزوهایمان برنامهریزی کنیم. شما نمیتوانید با ضمیر ناخودآگاه بجنگید و پیروز شوید. معتقدم هرکه با ناخودآگاه درافتاد ورافتاد! بهجای جنگیدن باید این قدرت حیرتانگیز را به نفع خودتان تربیت کنید. بله، ناخودآگاهتربیتپذیر است. اصلیترین مرحله برای تغییر و برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه چیست؟ پاکسازی افکار و باورهای منفی.
رابطه پاکسازی و قانون جذب چیست ؟
من متخصص پاکسازی هست! البته با هدایت جان جهان به این مهارت رسیدم. (شرکتکنندههای دوره پاکسازی ۳ گانه شهادت بدهید!)
پس لطفاً به تکتک کلمههایی که در این قسمت با شما در میان میگذارم اعتماد کنید. اگر هم اعتماد ندارید، اشکالی ندارد. وقتی با ذهن باز مطالعه کنید اعتماد میکنید. چون مطمئنم موضوع این قسمت حرف دل شما هم هست. من شمارا درک میکنم، شما هم من را درک میکنید و این درک متقابل اعتماد ایجاد میکند.
تشبیه معروفم را شنیدهاید؟ در مقدمه کتابم ( ۵ حشره جونده مغز ) در موردش نوشتهام. اینجا مجدد تکرار میکنم:
ذهن خودتان را مانند یک باغچه تصور کنید. اگر این باغچه پر از علف هرز باشد، آنقدر که جای سوزن انداختن نباشد، راهحل چیست؟ شما میخواهید بذرهای جدید در این باغچه بکارید و از آن میوه برداشت کنید، خب راهحل چیست؟
روانشناسی مثبت اندیشی بازاری، به من و شما اشتباهترین راهحل را پیشنهاد میکند. راهی که هرکسی در آن قدم برداشته، به ناکجاآباد رسیده است. من خودم سالها در این راه سرگردان بودم. از سمینارهای انگیزشی گرفته تا کتابهای بهبود فردی که الیماشاءالله در کشور ما بهوفور یافت میشود! از تکنیکهای تلقینی گرفته تا گرفتن یک تسبیح به دست و تکرار صدبارِ عبارتهای تأکیدی مثبت، همه و همه سعی دارند صورتمسئله را پاک کنند. شما نمیتوانید صورتمسئله را پاککنید، هرچقدر هم تظاهر کنید، علفهای هرز به قوت خودشان باقی میمانند.
مثل این میماند که چشمانمان را ببندیم و در یک باغچهی پر از علف هرز راه برویم و با چشمان بسته تکرار کنیم : چه باغچه زیبایی! چه گلهای خوش عطر و رنگی! بهبه ! روزبهروز باغچهی من زیباتر میشود! از آسمان خدا گُل میبارد! خندهدار نیست؟ باید از گول زدن خودمان دستبرداریم. اجازه ندهیم روشهای اشتباه ما را گول بزند. چون درنهایت این ما هستیم که باید تاوان بدهیم.
حکایت قانون جذب و ذهن شلوغ دقیقاً همین است. وقتی ذهنی پر از علفهای هرز و باورهای مخرب باشد، هرچقدر هم بذر خواستههایمان را در آن بکاریم، هیچ کاری از دست قانون جذب برنمیآید. مشکل از قانون جذب نیست. مشکل از ماست که چوب قانون جذب را به دست گرفتهایم و میخواهیم با آن جادو کنیم! علفهای هرز ارتعاش غالب شما را منفی میکنند، درحالیکه شما برای به ثمر رسیدن بذر خواستههایتان به ارتعاش غالب مثبت احتیاج دارید.
من نهتنها شما را به بستن چشمها و تکرار طوطیوار عبارتهای تأکیدی تشویق نمیکنم، اتفاقاً برعکس، از شما دعوت میکنم شجاعت داشته باشید، چشمهایتان را بازکنید، آستینها را بالا بزنید و پاکسازی کنید. بله، پاکسازی. پاکسازی اساسیترین و ریشهایترین کار ممکن است. اگر خاطرتان باشد گفتیم قدم صفر در قانون جذب، پذیرفتن مسئولیت ۱۰۰ درصد زندگی است. پاکسازی قدم بعدی شماست. پاکسازی اولین قدم است، مهمترین قدم است. اگر بدون پاکسازی سراغ جذب خواستهها برویم، خیلی زود دست از پا درازتر برمیگردیم سرخانهی اول! اتفاقی که سالها پیش برای خودم و بسیاری افراد دیگر افتاده است.
اگر ذهنمان را پاکسازی نکنیم، همه تلاشهایمان مثل ساختن خانه روی آب میماند. چرا؟ خب پرواضح است. شما در باغچهای که مالامال از علف هرز است، بذر بکارید. آن را آب بدهید، کود بدهید، تغذیه کنید. چه اتفاقی میافتد؟ علفهای هرز همه زحمتهای شمارا میبلعند! آنها اجازه نمیدهند مواد غذایی لازم به بذر شما برسد. نتیجه نهایی؟ خبری از جوانه زدن بذر هم نیست چه برسد که میوه بدهد. پس بهجای تلاش چشمبسته، باید هوشمندانه تلاش کنیم. وقتی علفهای هرز را پاکسازی کنیم، خاک باغچه، تازه فرصت نفس کشیدن پیدا میکند، بارور میشود، حالا بذر خواستههای شما با سرعت باورنکردنی دوران بارداری خودش را طی میکند، سریعتر جوانه میزند و شما با دیدن جوانه زدنش انگیزه پیدا میکنید. همین انگیزه شمارا در مسیر درست نگه میدارد. دیگر نیازی به توهم فروختن به خودتان ندارید. در واقعیت نتایج آشکار میشود. این قدرت پاکسازی است.
یکی از پارامترهای اساسی برای خلق هر چیزی، قدرت تمرکز است. قدرت تمرکز شما باعث تقویت ارتعاش افکار شما میشود. یک ذهن شلوغ، قدرت تمرکزش را از دست میدهد. به همین دلیل در فرآیند خلق کردن بسیار ضعیف و ناتوان میشود. ویدیوی پایین را ببینیند
البته پاکسازی فقط به ذهن ختم نمیشود. حتی پاکسازی با ذهن شروع نمیشود. جالب است بدانید که پاکسازی جسم از پاکسازی ذهن اولویت بالاتری دارد. چراکه عقل سالم در بدن سالم است. به همین دلیل در دوره تخصصی و پیشرفته پاکسازی ۳ گانه اولین کاری که انجام میدهیم پاکسازی جسم است. بعد سراغ پاکسازی ذهن میرویم و درنهایت پاکسازی نفس که بهشدت اهمیت دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد پاکسازی، میتوانید بعداً ( نه الآن! چون الآن به تمرکز شما برای ادامه این آموزش احتیاج داریم) به صفحهی دوره پاکسازی ۳ گانهپاکسازی ۳ گانه : پاکسازی جسم | ذهن | نفس مراجعه کنید.
ادامهی آموزش قانون جذب …
رابطه مغر و قانون جذب چیست ؟
آناتومی بدن انسان بسیار جذاب و حیرتانگیز است. شما مانند یک آنتن فوق قوی هستید که مغز شما هسته اصلی این آنتن و جسم شما بدنهی این آنتن مغناطیسی است.
عصبهای داخل بدن انسان بهواسطه انتقال جریان الکتریکی کار میکنند. یعنی وقتی پیامی از طریق عصبهای بدن شما منتقل میشود این پیام بهواسطه ایجاد یک جریان الکتریکی به مغز منتقل میشود و پیام برگشتی از مغز نیز بهواسطه ایجاد جریان الکتریکی دیگری رخ میدهد. بنابراین عملاً در بدن انسان یک سیمکشی عظیم از اعصاب وجود دارد که در دل خودشان انرژیهای الکتریکی کوچک اما در تعداد بسیار بسیار بالا منتقل میکنند. حال به ساختار مغز دقت کنید.
مغز شما بهنوعی طراحیشده است که در دل این اعصاب محاصرهشده است. مغز مرکز و هسته اصلی ایجاد، ارسال و دریافت جریانهای الکتریکی هست. طبق قانون فیزیک، وقتی داخل یک سیم جریانی به وجود میآید، یک میدان الکتریکی اطراف آن ایجاد میشود. چون مغز مرکز اصلی سیمکشیهای عصبی بدن است که دقیقاً در بالاترین نقطه بدن مثل یک فرستنده و گیرنده امواج عمل میکند، اوج ردوبدل شدن نورونهای عصبی و جریان الکتریکی در مغز رخ میدهد. در پی این جریان الکتریکی فوق قوی، میدان الکتریکی و مغناطیسی قدرتمندی شکل میگیرد.

بنابراین وقتی به موضوعی توجه میکنیم و افکار خاصی را انتخاب میکنیم، سلولها مرتعش میشوند و امواج الکترومغناطیسی از آنها ساطع میشود. هرچقدر این افکار قویتر باشد، امواج قویتری از آنها ساطع میشود. دقت کنید که شما خالق این امواج و ارتعاشات هستید. شما هستید که به ارادهی خود نوع و شدت این ارتعاشات را انتخاب میکنید. به لطف پیشرفت تکنولوژی میتوانیم با دستگاههای EEG (نوار مغزی) و ECG (نوار قلبی) فعالیت الکتریکی مغر و قلب را ثبت کنیم.
طبق قوانین فیزیک، دو شیء که هم ارتعاش باشند، میدانهای الکترومغناطیسی مشابهی دارند. اصطلاحاً باهم، هم ارتعاش هستند. وقتی دو شیء میدانهای ارتعاشی مشابهی داشته باشند، ارتعاش میتواند بهواسطه ذرات زیراتمی از یکی به دیگری منتقل شود. برای مثال با فشار دادن یکی از دکمههای پیانو ممکن است یکی از کریستالهای آویز لوستر به ارتعاش دربیاید درحالیکه این کریستال با سایر نتهای روی صفحهکلید پیانو به ارتعاش در نخواهد آمد. این دو شکل میتوانند ازنظر ظاهری کاملاً متفاوت باشند اما به دلیل اینکه میدانهای الکترومغناطیسی مشابهی دارند، هم ارتعاش هستند و به سمت هم جذب میشوند.
وقتی شما به موضوعاتی فکر و توجه میکنید که احساس خوبی در شما ایجاد میکند، ارتعاشی از شما ساطع میشود که میدان مغناطیسی خاصی ایجاد میکند. ازآنجاییکه همهچیز در جهان در حال ارتعاش است و میدان مغناطیسی خاص خودش را دارد، طبق قانون قدرتمند جذب، میدان مغناطیسی شما با میدانهای مغناطیسی که مشابه شما هستند، هم ارتعاش میشود. همانطور که گفتیم طبق قوانین فیزیک، این هم ارتعاشی باعث جذب میدانهای مغناطیسی مشابه به همدیگر میشوند. اگر همچنان این میدان مغناطیسی مثبت را حفظ کنید میبینید که شرایط و اتفاقات و انسانهایی که با احساس مثبت شما در هماهنگی هستند در زندگیتان پدیدار میشود.
مراحل قانون جذب چیست؟
آهای آهای آهای! اینا رو گفتم که حواستون جمع بشه! چون این قسمت از آموزشمون خیلیییی مهمه!
در مورد مراحل قانون جذب، به عرض اقیانوس ولی به عمق یکسانت، مطلب و محتوا وجود دارد! دقت کردید؟ به عمق یکسانت!!! من به تجربه متوجه شدهام اکثر این مطالب سطحی هستند. درصورتیکه من و شما برای صید خواستههایمان در اقیانوس زندگی باااااید عمق بگیریم. در سطح اقیانوس هیچ خبری نیست، جز امواج و زبالههایی که همگی در سطح آب وجود دارند. به همین دلیل افرادی که مراحل قانون جذب را سطحی یاد میگیرند دچار سردرگمی میشوند.
یکی از رایجترین مراحل قانون جذب که بهوفور در کتابهای بازاری یافت میشود این مراحل است:
درخواست کردن > تجسم > دریافت کردن
درخواست کردن > تجسم > شکرگزاری
دعا کردن > باور داشتن > شکرگزاری
تمام مراحل مختلفی که تابهحال برای استفاده از قانون جذب شنیده یا خواندهاید را با احترام برای دقایقی کنار بگذارید. میخواهم چکیده تجربهی ۱۳ سالهی خودم را با شما به اشتراک بگذارم. آماده هستید؟
کاملترین فرمول قانون جذب / دقیقترین معادله آفرینش
کاملترین و کاربردیترین فرمول قانون جذب این است: موازنه ارتعاشی. همین!
موازنه ارتعاشی یعنی:
هم ارتعاش شدن + هم ارتعاش باقی ماندن = دریافت کردن
هر درخواست، آرزو و رؤیایی را در این معادله قرار بدهیم، مثبت یا منفی، بدون استثنا خلق میشود. تمام چیزهایی که تا این لحظه و در این لحظه در زندگیتان خلق کردهاید، از همین فرمول تبعیت کرده است. بدون استثناء . بنابراین همهچیزهایی که میخواهید در ادامه زندگی خلق کنید نیز با همین فرمول دستیافتنی است. بازهم بدون استثناء. آستینها را بالا بزنید که این فرمول را کالبدشکافی کنیم:
برای درک بهتر هم ارتعاش شدن و هم ارتعاش باقی ماندن، از یک مثال ساده کمک میگیرم: رادیو
شما میخواهید موج ورزش را دریافت کنید. اول باید فرکانس و ارتعاش این موج را پیدا کنید. موافقید؟ حتماً یادتان هست که همهچیز ارتعاش است. مادامیکه ندانید این موج روی چه فرکانسی پخش میشود چطور میخواهید دریافتش کنید؟ پس قدم اول پیدا کردن فرکانس موج هدف است. فرض کنیم فرکانس موج ورزش ۹۷.۵ هرتز میباشد. پس این اولین قدم است. آیا همینکه شما فهمیدید فرکانس موج ورزش ۹۷.۵ است، صدای این موج را میشنوید؟! مشخصاً نه! در قدم بعدی باید فرکانس رادیوی خودتان را با فرکانس موج هدف، یکسان و همسو کنید. گیرنده باید با فرستنده هم ارتعاش شود. بهعبارتدیگر رادیو و گیرندهی خودتان را با فرکانس هدف، هم فرکانس و هماهنگ کنید. حالا میتوانید صدای موج ورزش را بشنوید و لذت ببرید زیرا هم ارتعاش شدهاید. تا کی میتوانید این فرکانس را دریافت کنید؟ تا زمانی که هم ارتعاش باقی بمانید. اگر گیرنده شما فرکانسش تغییر کند، دیگر قادر به دریافت این فرکانس نیستید. حالا این مثال را به دنیای آرزوها و خواستههایمان بسط میدهیم تا به زیبایی فرمول قانون جذب را درک کنیم.

مرحله اول جذب: هم ارتعاش شدن
خواستههای شما، ارتعاش خاص خودشان را دارند، مثل موجهای رادیویی. خواستههای شما مدار ارتعاشی و فرکانسی خاص خودشان را دارند. اگر در حال حاضر آنها را ندارید، یک دلیل بیشتر ندارد: زیرا با آنها در موازنه ارتعاشی نیستید. بهعبارتدیگر با خواستههایتان هم مدار نیستید. اولین قدم برای موازنه ارتعاشی، هم ارتعاش شدن است. پس باید ارتعاش خواستههایتان را پیدا کنید. برای پیدا کردن فرکانس رادیویی چه کردید؟ اول موج هدف را انتخاب کردید. یعنی مشخص کردید که میخواهم موج ورزش را گوش بدهم نه موج اخبار را. بعد که تکلیف روشن شد، به دنبال پیدا کردن فرکانس موج هدف رفتید. در مورد خواستههایتان نیز همینطور است. اول باید مشخص کنید که چه میخواهید. کاتالوگ کائنات همیشه به روی شما باز است. نهتنها باز است حتی به ما در انتخاب کردن کمک میکند. چطور؟ با تضادها و تنوعهایی که در جهان جریان دارد. شما بهطور اتوماتیک با دیدن تضادها و تنوعها، خواستههایی در دلتان شکل میگیرد. مثلاً با تضاد بیماری، درخواست سلامتی پررنگ میشود. با تضاد بی شغلی، داشتن شغل شکل میگیرد. تنوعهای بیپایان جهان، کمک میکند روحیه بینهایت طلبی شما ارضا شود. با این نگرش دست به انتخاب میزنیم.
یادتان باشد اگر شما آگاهانه انتخاب نکنید، دیگران بهجای شما و برای شما انتخاب میکنند و این هیچوقت به نفع شما نیست. پس برای هم ارتعاش شدن در قدم اول باید مشخص کنید چه میخواهید. منظورم این نیست که دقیقاً با جزئیات مشخص کنید. هنوز به این مرحله نرسیدهایم. بعد که مشخص شد چه خواستههایی دارید، حالا باید جوهرهی ارتعاشی آنها را پیدا کنید. چون قرار است با آنها هم ارتعاش شوید. قرار است گیرنده خودتان را روی ارتعاش آنها تنظیم کنید.
چطور جوهرهی ارتعاشی خواستههایمان را پیدا کنیم؟
برگردیم به مثال رادیو. خیلی مهم است که شما فرکانس دقیق موج ورزش را پیدا کنید. فرض کنید جایی ثبتنشده که فرکانس دقیق موج ورزش ۹۷.۵ است. شما باید خودتان آن را کشف کنید. فقط بهصورت حدودی میدانید که حول و هوش عدد ۹۰ است. از کجا متوجه میشوید که فرکانس درست و دقیق را پیداکردهاید؟ از روی وضوح صدای پخششده. آنقدر فرکانس را بالا و پایین میکنید تا به فرکانس ۹۷.۵ برسید و صدا بهصورت واضح پخش شود. موافقید؟ اگر کمی بالا یا پایینتر از فرکانس هدف باشید، صدا نویز پیدا میکند. پس وضوح و شفافیت، شمارا به فرکانس دقیق هدایت میکند. در مورد خواستههای شما هم این قاعده صدق میکند. پس به جواب سؤالمان رسیدیم: چطور جوهره ارتعاشی خواستههایمان را پیدا کنیم؟ با کمک وضوح و شفافیت. واضح و شفاف کردن خواستهها، به ما کمک میکند ارتعاش آنها را دقیقتر تشخیص بدهیم. همانطور که گفتم برای هم ارتعاش شدن باید اول ارتعاش هدف را پیدا کنیم. پس ما خواستههایمان را واضح نمیکنیم برای اینکه غول چراغ جادو گیج نشود! غول چراغ جادویی در کار نیست. ما با خالقی سر و کارداریم که أَعْلَمُ بِمَا فِى نُفُوسِکُمْ است. ازآنچه در دلهای ما میگذرد به خود ما آگاهتر است. ما به این دلیل بهوضوح احتیاج داریم فقط برای اینکه ارتعاش خواستههایمان را بهتر پیدا کنیم و با آنها هم ارتعاش بشویم. البته نه با خواستههایمان! دقت کنید! این اشتباهی است که اکثر افراد انجام میدهند! تلاش میکنند با خواستههایشان هم ارتعاش شوند! چیزی که ما باید با آن هم ارتعاش شویم، خواستههایمان نیست، نسخهای از خودمان است که داشتن از خواستهها را تجربه میکند.

مرحله دوم جذب: هم ارتعاش باقی ماندن
این حساسترین و مهمترین قسمت بازی خلق کردن و قانون جذب است.
پاشنه آشیل اکثر افرادی که از قانون جذب نتیجه نمیگیرند، دقیقاً همین مرحله است. افراد بسیاری با خواستههایشان هم ارتعاش میشوند ولی هم ارتعاش باقی ماندن را بلد نیستند. به همین دلیل معادله آفرینش برای آنها کامل نمیشود.
تفاوت مثال رادیو با خلق خواستهها در این است که در رادیو وقتی شما با موج هدف هم فرکانس میشوید بلافاصله صدای موج را واضح دریافت میکنید ولی در دنیای خلق خواستهها خدا را شکر اینطور نیست! چرا خدا را شکر؟ چون اگر قرار بود بلافاصله با درخواست کردن به دریافت کردن برسیم، خیلی خطرناک بود. سنگ روی سنگ بند نمیشد. یعنی اگر به هر دلیلی مثلاً به تصادف توجه میکردیم ( توجه کردن یعنی درخواست کردن )، بلافاصله تصادف خلق میکردیم! زندگی غیرممکن میشد. خدا را صد هزار مرتبه شکر که بین درخواست کردن و دریافت کردن، پارامتری به نام زمان وجود دارد.
قانون بارداری یا قانون جنسیت در قانون جذب چیست؟
وقتی چیزی را درخواست میکنیم، قانون بارداری وارد عمل میشود. قانون بارداری یکی از قوانین کلیدی کائنات است که اصولاً کمتر کسی به آن توجه میکند. چرا؟ زیرا کمتر کسی قانون تکامل را درک کرده است. هر چیزی برای خلق شدن به تکامل احتیاج دارد. ما هم برای رشد کردن به تکامل احتیاج داریم. یک تخم هویج تا هویج شدن ۷۰ روز راه دارد. گوسفند این مسیر را در ۱۹۹ روز و انسان در ۹ ماه طی میکند. این قانون بارداری است. نمیدانم چرا به بذر فکر و خواستهها که میرسد بعضی افراد انتظار یکشبه میوه دادن را دارند! حتی یک گوسفند قانون بارداری را میفهمد. هر فکر و خواستهای یک دوران بارداری دارد. در همین مرحله است که ایمان و توکل معنا پیدا میکند.
من و شما در مدتزمان بارداری نقش بسیار پررنگی داریم. یعنی میتوانیم این فاصله را کوتاه یا طولانی کنیم. وظیفه ما در دوران بارداری این است که هم ارتعاش باقی بمانیم و اجازه بدهیم فرآیند آفرینش کامل شود. بهمحض اینکه از هم ارتعاشی خارج شویم، بارداری متوقف میشود. به همین دلیل است که خلق کردن برای بعضی افراد آنقدر طولانی میشود که بیخیال یا ناامید میشوند. آنهایی که دنبال مقصر میگردند تقصیر را گردن قانون جذب میندازند! عدهای هم خودشان لیاقت خودشان را زیر سؤال میبرند و به بهانه قناعت، از رسیدن به آرزوهایشان دست میکشند. همگی اشتباه میکنند. من هم سالها در اشتباه بودم! مسئله فقط در مورد هم ارتعاش باقی ماندن است که آنها درک نکردهاند.
پس حالا متوجه میشویم که چرا اکثر افراد با قانون جذب به خواستههایشان نمیرسند. حتی اگر درودیوار اتاقشان را از عکس آرزوهایشان پرکرده باشند و چند سررسید هدفگذاری نوشته باشند، تا زمانی که نتوانند هم ارتعاش باقی بمانند، معادله آفرینش برای خواستههایشان کامل نمیشود. در این مرحله وظیفه ما اجازه دادن است. باید اجازه بدهیم جهان و قانون جذب کارش را انجام دهد، اجازه بدهیم خواستههایمان خلق شوند. پس باید روش صحیح اجازه دادن را یاد بگیریم. صبح تا شب تصویرسازی ذهنی اجازه دادن نیست. تکرار طوطیوار عبارتهای تأکیدی اجازه دادن نیست. مرور صد بارهی تابلوی آرزوها به معنی اجازه دادن نیست. یکی از این اشتباهات کافی است تا پذیرش خواستههایمان متوقف شود. اجازه دادن یک هنر است که باید اصولی یاد بگیریم و در آن به مهارت برسیم. من، دوستانی که در سفر جادوگر شرکت کردهاند را هنرمند میدانم، زیرا با روشهایی که آنجا یاد میگیریم به زیبایی در هنر اجازه دادن مهارت پیدا میکنیم. این خیلی مهم است.
تاریخچه قانون جذب
مگر قوانین طبیعی تاریخچه دارند؟! قانون جذب مانند همهی قوانین طبیعی کائنات، از بدو آفرینش وضعشده است.
وقتی عمیقاً مفهوم قانون جذب را درک کنیم، متوجه میشویم که تاریخچهی شکلگیری قانون جذب بهموازات آفرینش این جهان قدمت دارد. نه من و نه هیچکس دیگری نمیتواند ادعا کند قانون جذب را فلان انسان در فلان تاریخ برای اولین بار به دنیا معرفی کرده است. اشتباهی که بعضی افراد در مورد خانم راندا برن میکنند همین است! آنها خانم راندا برن را خالق قانون جذب معرفی میکنند! و این خندهدار است! ( البته بنده خدا خود خانم راندا برن چنین ادعایی نداره! )
این قانون، جزو قوانین طبیعت و نظام آفرینش است. قانونی ازلی و ابدی، عادلانه و تغییرناپذیر که در کتاب قرآن از آن بهعنوان مشیت الهی یاد میشود. با نگاهی به گذشته و بررسی آثار و سخنان بزرگان متوجه میشویم آنها این قانون قدرتمند را درک کردهاند.
در طول تاریخ بارها و بارها سخن از مفهوم قانون جذب کائنات به میان آمده است. بسیاری از پیامبران الهی، شاعران، عارفان، فیلسوفان،هنرمندان و متفکران معروف مانند حضرت علی (ع)، حضرت حافظ، مولانا، بودا، افلاطون، شکسپیر، الکساندر گراهام بل، نیوتن، ادیسون، انیشتین، بتهوون و غیره همگی این مفهوم را در کارها و آثارشان منتقل کردهاند. امروزه هم انسانهای موفق زیادی نظیر آنتونی رابینز، استرهیکس، باب پراکتور، بروس لیپتون، جو وایتالی، جان اساراف، بیل هریس، اندرو متیوس، کوین ترودو و بسیاری اساتید دیگر از طرفداران و آموزگاران قانون جذب هستند.
مرور خرد گذشتگان به ما کمک میکند به قانون جذب بیشتر ایمان بیاوریم. اگر علاقهمند هستید کمی در زمان سفر کنیم
قانون جذب در قرآن | قرن هفتم میلادی | ۱۴۰۰ سال پیش

برای بعضی افراد خیلی عجیب به نظر میرسد که آیا واقعاً قرآن از قانون جذب سخن گفته است؟ پس چرا تابهحال به گوش ما نرسیده است!!! نباید تکبعدی، سطحی و ظاهری به این موضوع نگاه کنیم. باید درک کنیم که قانون جذب یک اسم نیست و مطلقاً به دنبال تکرار عینی عبارت قانون جذب در قرآن یا هر منبع دیگری نگردیم. قانون جذب یک مفهوم و بینش است. عدهای از آن بهعنوان قانون عشق یاد میکنند، عدهای آن را قانون عمل و عکسالعمل مینامند. اسامی اصلاً اهمیتی ندارد. مهم باطن و مفهوم این قانون است که توسط انسانهای بزرگ در طول تاریخ به شکلهای متفاوت نقلشده است.
رویکرد توحیدی به قانون جذب
نکتهای بسیار جالب و تأملبرانگیز پیرامون قانون جذب در قرآن وجود دارد.
همه میدانیم که قانون جذب بیطرف و عادلانه عمل میکند. یعنی به هر ارتعاشی پاسخ میدهد، چه مثبت چه منفی. در راستای هر درخواستی کار میکند، چه آن درخواست به خیر و صلاح ما باشد چه به ضرر ما. اکثر آموزشهای غربی درزمینهٔ قانون جذب، انسان را در مرکز معادلهی خلق کردن قرار میدهد، طوری که فرد در اثر این آموزشها دچار زیادهخواهی نفس میشود، نه زیادهخواهی و تعالی روح. من به این انسان، صفت انسان منفصل را میدهم. ازآنجاییکه اینگونه انسانها از هدایت و راهنمایی خداوند منفصل شدهاند و صرفاً تحت هدایت نفس خودشان هستند و از طرفی نفس آنها از آینده بیخبر است، بسیاری از خواستهها و آرزوهایشان ممکن است به خیر و صلاحشان نباشد، اما طبق قانون جذب برآورده میشود.
در کتاب آسمانی قرآن، قانون جذب با رویکرد توحیدی ارائهشده است.رویکردی که در آن تسلیم بودن و توکل در مقابل جان جهان و پروردگار عالم معنا پیدا میکند و انسان را سردرگمی نجات میدهد. من به این انسان صفت انسان متصل را میدهم. انسانی که از روی آگاهی، اتصال خودش را با خداوند برقرار میکند، زیرا ایمان دارد که خداوند ازآنچه در دلهایمان میگذرد آگاهتر است. چنین انسانی حتی اگر درخواست و دعایی داشته باشد که بهزعم خودش مثبت باشد ولی در آینده به ضررش تمام شود، به درخواستش نمیچسبد، بلکه با هدایت و راهنمایی خداوند به درخواست و دعای بهتری هدایت میشود. این است تفاوت یک انسان منفصل و متصل.
از طرفی کیفیت مسیری که این دو انسان منفصل و متصل برای رسیدن به خواستههایشان طی میکنند کاملاً متفاوت است. یک انسان منفصل چون همهی پشتوانهاش نفس و ذهنش هست، غالباً در مسیر حرکت دچار تعجیل، تشویش، نگرانی، تردید و بیانگیزگی میشود. یکی از این عوامل کافی است تا بهجای جذب مثبت، دائماً جذبهای منفی را تجربه کند. اما یک انسان متصل، در سراسر مسیر آرامش دارد. زیرا میداند که به قدرتی تکیه کرده است که زیباست و همیشه عاقبت امور را زیبا رقم میزند. او به قانون الخیر فی ما وقع ایمان دارد و این نگرش که هر اتفاقی به خیر و صلاح من است، همیشه دلش را قرص میکند و ازنظر احساسی، در جایگاه جذب مثبت قرار میگیرد. طبق وعده قرآن:
أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿یونس ۶۲﴾
آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین میشوند
برگردیم به موضوع قانون جذب در کتاب قرآن:
قرآن کتاب زندگی و هدایت به کمال مطلوب برای همه زمانهاست. مگر میشود در چنین کتاب بزرگی، حرفی از قوانین زندگی به میان نیامده باشد؟! سراسر قرآن درس زندگی است و سرشار از توضیح و تمثیل برای درک قوانین این زندگی. یکی از این قوانین، قانون جذب است که به زیبایی هر چه تمامتر از زبان پروردگار جهان که خالق این قوانین است، بر خاتم پیامبران وحیشده است. بهطور مفصل در مقالهای جداگانه موضوع قانون جذب در قرآن، روایات و متون دینی را بررسی میکنیم. در اینجا بهطور مختصر به چند مورد اشاره میکنم.
از این واضحتر و شفافتر مگه داریم؟!

الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ
زنان ناپاک شایسته مردانی بدین وصفاند و مردان ناپاک نیز شایسته زنانی بدین صفتاند و (بالعکس) زنان پاکیزه لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه لایق زنانی همین گونهاند
در آیه ۲۶ سوره نور، به زیبایی و سادگی عملکرد قانون جذب و مفهوم هم ارتعاشی توضیح دادهشده است. همان ضربالمثل معروف کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز. آنقدر واضح است که توضیح اضافهای طلب نمیکند!

لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ( سوره ابراهیم آیه ۷)
اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است! »
طبق قانون جذب، ما بر هر چیزی که توجه کنیم (مثبت یا منفی)، ارتعاشی متناسب با آن تولید میکنیم و طبق قانون هم ارتعاشی و قانون جذب، این ارتعاش ( اگر بهاندازه کافی قدرت جذب داشته باشد ) ارتعاشات مشابه خودش را جذب میکند و در زندگی ما پدیدار میشود. اگر بر شکرگزاری توجه کنیم، چون بر داشتن نعمتها و نه کمبودها توجه کردهایم، طبق قانون، نعمتهای بیشتری به زندگیتان سرازیر میشود و برعکس اگر بر ناسپاسی توجه کنیم یعنی بر کمبود و نداشتن تمرکز کردهایم، بازهم طبق قانون عادلانهی جذب، با کمبود و نداشتن بیشتر و بیشتر، مجازات میشویم. هیچ استثنائی هم وجود ندارد.
قانون جذب در اشعار مولانا | قرن هشتم میلادی

خوش باش که هر که راز داند / داند که خوشی خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر / شاکر هر دم شکر ستاند
شکر از شکرست آستین پر / تا بر سر شاکران فشاند
تلخش چو بنوشی و بخندی / در ذات تو تلخیی نماند
دیوان شمس | غزل شماره ۷۱۲
ای گروه مومنان شادی کنید / همچو سرو و سوسن آزادی کنید
مثنوی معنوی | دفتر ششم
قانون جذب از زبان حضرت حافظ / قرن هشتم

خوب، خوبی را کند جذب این بدان
طیبات للطیبین بر وی بخوان
* در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد، سرد
* ناریان مر ناریان را جاذباند
نوریان مر نوریان را طالباند
(دفتر۲- ۸۰)
اشاره به آیه ۲۶ سوره نور در قرآن
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی / کاین کیمیای هستی قارون کند گدا
ﮔﻔﺖ آسانگیر ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﮐﺰ ﺭﻭﯼ ﻃﺒﻊ / ﺳﺨﺖ میگیرد ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ سختکوش .
قرن ۱۹ میلادی:
بر اساس مستندات تاریخی در سال ۱۸۷۷ میلادی اصطلاح “قانون جذب” برای اولین بار در کتابی که توسط هلنا بلاواتسکی (Helena Blavatsky) نویسنده و غیب گر روسی نوشته بود، چاپ شد. او معتقد بود که افکار ما در مورد خودمان و هویت ما آن چیزی است که تعیین میکند ما کی هستیم و در چه چیزی توانایی داریم
قرن ۲۰ میلادی:
سال ۱۹۰۶
قانون جذب کائنات بهطور رسمی در سال ۱۹۰۶ میلادی ( حدود ۱۱۵ سال پیش ) توسط ویلیام والکر اتکینسون (William Walker Atkinson) معرفی شد. او بهطور واضح و مشخص در کتاب thought force & the law of the new thought اینطور مینویسد:
همهی ما در مورد قانون جاذبهی زمین، مانند یک دانشمند صحبت میکنیم اما اهمیتی به قانون جاذبهی حاکم بر افکارمان که به همان اندازه عظیم و قدرتمند است نمیدهیم. قانون جاذبهای که اتمهای مواد را کنار هم نگه میدارد عاملی است که باعث میشود سیارات در مدار خود قرار بگیرند و مواردی ازایندست را بهخوبی میدانیم اما چشمانمان را بر روی قانونی که زندگی ما را میسازد و چیزهایی را که به آن توجه میکنیم یا از آنها میترسیم جذب زندگی ما میکند، میبندیم. وقتی قادر به درک این مسئله باشیم که مغناطیس افکار هم مانند نیروی جاذبه، قدرت جذب چیزهای بسیاری را بهسوی خود دارد دلیل و چگونگی بسیاری از چیزهای تاریک را در زندگی خود خواهیم فهمید.
طبق گفته جو وایتالی (در کتاب کلید صفحه ۳۱ | مترجم رویا پورمناف)
سال ۱۹۱۰
والس دی. وتلز (Wallace Delois Wattles) در سال ۱۹۱۰ کتابی را به چاپ رساند به نام علم ثروتمند شدن (The Science Of Getting Rich). این همان کتابی است که طبق گفتهی خانم راندا برن، از دخترش هدیه گرفت و الهامبخش شکل گرفتن مستند راز شد. آقای واتلز در این کتاب مختصر و مفید، نحوه تجلی از درون به بیرون و طرز کارکرد قانون جذب را آموزش داده است.
سال ۱۹۲۸
ناپلئون هیل (Napoleon Hill) نویسنده معروف آمریکایی در اولین کتابش تحت عنوان ۱۶ قانون موفقیت که در سال ۱۹۲۸ چاپ شد، قانون جذب را در قالب مفاهیم ذهنی تشریح کرده است. کتاب دیگر او یعنی بیندیشید و ثروتمند شوید که جزو پرفروشترین کتابهای موفقیت است در سال ۱۹۳۷ به چاپ رسید. یکی از مهمترین موضوعاتی که ناپلئون هیل به آن تأکید دارد، قدرت باور در جذب خواستههاست.
قرن ۲۰ میلادی: محبوب شدن قانون جذب
قانون جذب از اواسط تا اواخر قرن بیستم میلادی، بسیار محبوبتر شد. اساتید جدیدی پا به این عرصه گذاشتند. بهعنوانمثال استر و جری هیکس در سالهای ۱۹۸۰ به شهرت رسیدند و محوریت همه آموزشهای آنها بر پایه قانون جذب بود. بعدازآن اساتید دیگری مانند لوئیز هی، وین دایر، ریچارد وایس، کلمنت استون با آثار و آموزشهایشان مفاهیم قانون جذب را تکثیر و تکمیل کردند.
قرن ۲۱ میلادی: انفجار موج قانون جذب!
در سال ۲۰۰۶ مستند راز توسط خانم راندا برن و همکاری یک تیم فیلمبرداری استرالیایی مثل بمب صدا کرد و قانون جذب را به شهرت جهانی تبدیل کرد. مستند راز علیرغم اینکه کامل نبود ولی به دلیل اینکه مفاهیم کلی قانون جذب را از دیدگاه متخصصان و اساتید مختلف بیان کرد و البته تبلیغات و بازاریابی بسیار حرفهای، بسیار پرفروش و محبوب شد. بعد از کتاب راز به چاپ رسید که بیش از ۲۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسید و همچنان فروش بالایی دارد.
چطور افکارمان را کنترل کنیم؟
وقتی از اهمیت افکار و ارتعاش اندیشهها آگاه میشویم، وقتی درک میکنیم که خودمان با قدرت افکارمان تکتک تجربیات زندگیتان را خلق میکنیم، نسبت به افکارمان حساس میشویم. بنابراین یکی از متداولترین سؤالاتی که ذهنمان را درگیر میکند این است که چگونه افکارمان را کنترل کنیم؟ با یک سرچ ساده ممکن است با چندین و چند روش مختلف برای کنترل فکر مواجه شوید. اجازه بدهید خیالتان را راحت کنم:
کنترل کردن افکار کاری بسیار بیهوده و غیرممکن است!
بله درست خواندید! شما وقتی روزانه بهطور متوسط ۶۰ هزار رشته فکری دارید چطور میخواهید این حجم از فکر را کنترل کنید؟ همه زندگیتان را هم مختل کنید بازهم نمیتوانید. از طرفی اصلاً نیازی به این کار ندارید. دقت کنید، افرادی که بیشتر از دیگران درگیر کنترل افکارشان هستند، بعد از مدتی دچار وسواس فکری میشوند. پس لطفاً همه روشهای مختلف کنترل فکر را کنار بگذارید و به اصل برگردید. اصل ؟ اصل چیه؟ خداوند، خالق یکتای جهان در آفرینش ما فکر همهچیز را کرده است! از طرفی او خدایی است که همیشه برای ما راحتی میخواهد. بنابراین یک سیستم هدایت درونی در وجود شما کار گذاشته است که لحظهبهلحظه بهطور اتوماتیک شمارا از ارتعاش افکارتان آگاه میکند. این سیستم هدایت درونی همان احساسات شماست، یعنی ششمین مفسر ارتعاشی که درواقع مهمترین مفسر ارتعاشی شماست.
اصلاً نیازی به کنترل کردن تکتک افکارمان نیست. فقط کافی است روی احساساتمان آگاهی داشته باشیم. زیرا همانطور که قبلاً توضیح دادم، احساسات شما سه پیام مهم برای شما دارند. یکی از این پیامها، پیام جهت بود، درست است؟ یعنی نوع احساسات شما در هرلحظه ( مثبت یا منفی )، ارتعاش فعال شمارا در لحظه نشان میدهد. بنابراین اگر پیام احساسات را درک کنید، بدون اینکه درگیر تحلیل افکارتان بشوید میتوانید جهت توجه خود را کنترل کنید. اگر این جهت منفی بود، با روشهایی که در سفر جادوگر بهطور مفصل آموزش داده میشود، بهراحتی تغییر جهت بدهید و تبدیل به یک خالق آگاه و قدرتمند شوید.
عبارتهای تأکیدی قانون جذب! گول نخوریم لطفاً!
در اینکه کلمات بار احساسی منحصربهفردی دارند شکی نیست. قبول؟ ولی دلیل نمیشود قیمهها رو بریزیم توی ماستا! قبول؟!
اگر واقعاً تصمیم داریم بهصورت ریشهای قانون جذب را درک کنیم باید از این مسخرهبازیها عبور کنیم! ببخشید، وقتی موضوع به عبارتهای تأکیدی میرسد من خیلی رک حرفم را میزنم. اینجا نمیخواهم موضوع عبارتهای تأکیدی را باز کنم، قبلاً بهصورت مفصل در لایو شماره ۱ ( با موضوع چرا نتیجه نمیگیریم؟ ) در مورد عبارتهای تأکیدی صحبت کردهام.
الآن طوری شده که برای هر چیزی، عبارت تأکیدی تجویز میشود!
عبارتهای تأکیدی برای جذب ثروت
عبارتهای تأکیدی برای کاهش وزن
عبارتهای تأکیدی برای موفقیت در کنکور
عبارتهای تأکیدی برای پولدار شدن
این موضوع شمارا یاد چه چیزی میاندازد؟! من را یاد سریال قهوه تلخ میاندازد! آنجایی که طبیب دربار برای هر بیماری، یک تشخیص داشت! معتقد بود فرد سردی کرده است! پس همیشه یک تجویز داشت: چای نبات! 🙂
در اوایل موج روانشناسی موفقیت و مثبت نگری، عبارتهای تأکیدی بسیار رواج پیدا کرد، مخصوصاً در آموزههای اساتید آمریکایی. هرچند آن زمان هم، اساتیدی که درک عمیقتری از طرز کار ذهن داشتند، خودشان را قاطی این ماجرا نکردند. ولی بهمرورزمان، حتی همان اساتیدی که آن زمان طرفدار پروپاقرص عبارتهای تأکیدی بودند، در حال حاضر در آموزههایشان آن را حذف یا اصلاحکردهاند. میخواهم بگویم عمر این مدل تکنیکها به پایان رسیده است ( یادمان باشد، آموزشی که ریشهای باشد، نهتنها عمرش به پایان نمیرسد بلکه بهمرورزمان عمیقتر و ریشهدارتر میشود ) ولی متأسفانه در ایران این داستان هنوز که هنوز است بازارش داغ است. شاید یکی از دلایلش صنعت چاپ کتابهای ترجمهشدهای باشد که هیچ نظارتی روی آن نیست. نهتنها ایرانیزه نمیشوند، حتی شامل محتواهای منسوخشده هستند. بگذریم. فرصت را غنیمت بشماریم و به موضوع اصلی آموزشمان برگردیم.
چیزی که اصل ماجراست این است:
قانون جذب به کلمات شما عکسالعمل نشان نمیدهد، قانون جذب فقط به ارتعاش شما پاسخ میدهد.
کلمات شما، الزاماً ارتعاش شمارا تعیین نمیکند.
حتی رفتار شما الزاماً تعیینکننده ارتعاش شما نیست. ممکن است ظاهر کلمات شما بر روی فراوانی و ثروت تنظیم باشد اما جهت توجه شما روی کمبود و فقر. در این صورت طبق قانون، شما کمبود بیشتری را به زندگیتان دعوت میکنید. شخصی در عمل مشغول دعا کردن برای شفای یک بیماری است، ولی جهت توجه و احساسش داد میزند که ارتعاش این شخص ارتعاش جذب بیماری بیشتر است!
قطعاً بین این دو اصلاح، قدرت کلمات تعیینکننده است:
دستت درد نکنه یا دستت طلا؟ قطعاً عبارت اول منفی و عبارت دوم بار احساسی مثبتی دارد
خسته نباشید یا خدا قوت؟ مشخصاً عبارت دوم بار احساسی مثبتی دارد
اما وقتی بحث به عبارتهای تأکیدی میرسد باید هوشیار باشیم وگرنه دچار توهم میشویم. اگر کسی گفت با تکرار عبارتهای تأکیدی ضمیر ناخودآگاه باورهای مثبت میسازد با قاطعیت به علم و دانایی او شک کنید! شاید هم بنده خدا اصلاً علمی ندارد فقط به تقلید از کتابهای موفقیت بازاری یک سری شبهعلم را طوطیوار حفظ کرده است. این شخص هیچ آگاهی درستی از مکانیزم مغز و ضمیر ناخودآگاه ندارد، به شما قول میدهم.
من مراجعین زیادی داشتم که خودشان را درزمینهٔ موفقیت علامه دهر میدانستند. قفسههای کتابخانهشان پر بود از کتابهای مثبت اندیشی و قانون جذب ولی وقتی برای مشاوره به من مراجعه میکردند، فکر میکنید شایعترین مشکل مشترکشان چه بود؟ اینکه چرا نتیجه نمیگیریم! چرا درستوحسابی نتیجه نمیگیریم! فکر میکنید جواب من چه بود؟! اینکه : شما در توهم به سر میبرید! توهم دانستن. درصورتیکه که غالب اطلاعاتی که وارد مغزتان کردهاید، پایه و اساس علمی ندارد. وقتی با این دوستان وارد گفتگو میشدم، با چند سؤال ساده آنها را به چالش میکشیدم و بعد مشخص میشد اکثر آنها حتی تعریفی درستی از باور ندارند! تعداد این افراد کم نیست، باور کنید. این همان آب گلآلودی است که بهراحتی میشود از آن ماهی گرفت! یکی عبارتهای تأکیدی برای تغییر رنگ چشم به آنها غالب میکند، یکی عبارتهای تأکیدی برای در خواب پولدار شدن. نهایتاً آن کسی که دست از پا درازتر به خانه اول برمیگردد خودشان هستند.
تکرار میکنم: قانون جذب به کلمات شما جواب نمیدهد، شما میتوانید از بار احساسی واژههای مثبت کمک بگیرید ولی اصل ماجرا جهت توجه شماست که در پسواژهها وجود دارد. باید از فریب دادن خودمان دستبرداریم، روشها و تکنیکهای مختلف ناکارآمد را کنار بگذاریم تا اولاً از سردرگمی نجات پیدا کنیم، ثانیاً بتوانیم حقیقت ماجرا را درک کنیم. اگر کمی بیپرده صحبت کردم از شما عذرخواهی میکنم. مطمئنم اهمیت موضوع را درک میکنید.
نظر خانم علوی | از شرکت کننده های دوره قانون جذب

شکرگزاری در قانون جذب
با درک فرمول و معادله قانون جذب، حالا خیلی راحت میتوانیم درک کنیم که چرا شکرگزاری اهمیت دارد. شکرگزاری توجه ما را به داشتهها و نعمتها و زیباییها معطوف میکند. به هرچه توجه کنیم به جوهرهی ارتعاشی آن متصل میشویم. اگر این توجه را ادامه بدهیم، مقدار بیشتری از آن را دریافت میکنیم. ولی دقت کنید که شکرگزاری داریم تا شکرگزاری! هر گردی گردو نیست.
یکی از معروفترین و پرفروشترین کتابها در موضوع شکرگزاری، کتاب معجزه شکرگزاری خانم راندا برن است. فکر میکنید چند درصد از خوانندگان این کتاب موفق شدهاند به تکنیکهای شکرگزاری این کتاب عمل کنند؟ اصلاً چند درصد موفق شدهاند این کتاب را به پایان برسانند؟ چند درصد از این مدل شکرگزاری نتایجی کسب کردهاند که در شان قدرت شکرگزاری باشد؟ طبق تحقیقات میدانی من، درصد بسیار بسیار کمی! اگر اینطور است پس چرا اینقدر پرفروش شد؟! ترفندهای برندینگ و بازاریابی را دستکم نگیرید.
نگرش این کتاب به شکرگزاری، ۵ مشکل اساسی دارد که من اسمش را گذاشتهام : تلههای شکرگزاری! بله. حتی موضوعی مثل شکرگزاری هم اگر اشتباه فهم شود، میتواند به ما آسیب برساند. به نظر من، فقط مقدمه این کتاب که در مورد اهمیت شکرگزاری نوشته است ارزش مطالعه دارد. مابقی کتاب تکنیک محور است. شکرگزاری با تکنیک و دفتردستک بهجایی نمیرسد. شکرگزاری باید از درون جوشش کند. شکرگزاری باید چشمانداز ما باشد. شکرگزاری باید ارتعاش غالب ما باشد. برای شکرگزاری کردن نباید زور زد! فقط باید آگاه بود. آگاهی ما را به شکرگزاری واقعی وصل میکند، بدون هیچ زحمتی! پیرامون این موضوع در قالب ۵ پست آموزشی در صفحه اینستاگرامم صحبت کردم.
داریم به پایان این آموزش و سورپرایزی که قولش را دادم، نزدیک میشویم. یک سوال سرنوشت ساز در پیش داریم …
چرا از قانون جذب نتیجه نمیگیریم؟
به قسمت بسیار حساسی رسیدیم. دوستانه از شما درخواست میکنم همه عوامل حواسپرتی خودتان را حذف کنید، چون این قسمت به شش دنگ حواس شما نیاز دارد!
اولازهمه اینکه این سؤال اشتباه است! قانون جذب قانونی نیست که اگر اراده کنیم کار کند و اگر اراده کنیم استفاده نکنیم کار نکند! قانون جذب در همه حال کار میکند. وابسته به اراده ما نیست. اراده و اختیار ما فقط به ما کمک میکند که آگاهانه از این قانون به نفع خودمان استفاده کنیم. ما نمیتوانیم از قانون جذب نتیجه نگیریم زیرا همهی تجربیات زندگیتان تا همین لحظه بهواسطه این قانون قدرتمند شکلگرفته است. پس سؤال صحیح این است که چرا از قانون جذب نتیجه دلخواهم را نمیگیرم؟ حالا بهتر شد.
قصد دارم ۷ دلیل اصلی که باعث شد خودم سالها نتوانم از این قانون نتیجه دلخواهم را بگیرم با شما در میان بگذارم. به شما قول میدهم این آگاهی را جای دیگری با این ترتیب پیدا نمیکنید، چون کاملاً بر مبنای تجربه است. معتقدم کسانی که از قانون جذب نتیجه دلخواهشان را نمیگیرند، در یک یا چند مورد از این موارد مشکلدارند.
این سؤال که چرا از قانون جذب جواب نمیگیریم، در ابتدا و اوایلی که قانون جذب عمومیت پیدا کرد، اصلاً وجود نداشت. افراد علاقهمند شروع به پیادهسازی آموزشهای قانون جذب کردند تا اینکه بهمرورزمان، متوجه شدند آنطور که بایدوشاید، آنطور که واقعاً انتظارش را دارند نتیجه نمیگیرند. عدهای که آگاهی عمیقی نداشتند و طبق معمول دنبال مقصر خارجی بودند، تقصیر را گردن قانون جذب انداختند و سعی کردند برای توجیه خودشان، قانون جذب را زیر سؤال ببرند و بگویند که قانون جذب کار نمیکند!!! سخت در اشتباه بودند. قانون جذب همیشه کار میکند. ایراد کار در آگاهی خود ماست.
۷ مانعی که اجازه نمیدهد از قانون جذب نتیجه دلخواهمان را بگیریم:
۱. درک سطحی قانون جذب
۲. سردرگمی منفی
۳. چرخهی مشاهده
۴. هم ارتعاش باقی نماندن
۵. درک نکردن ارتعاش غالب
۶. دزد ارتعاشی
۷. پاکسازی نکردن
مانع ۱: درک سطحی قانون جذب:
ابتداییترین دلیلی که بسیاری از افراد موفق نمیشوند از این قانون قدرتمند نتیجه دلخواهشان را بگیرند این است که درک درست و عمیقی از آن ندارند. همانطور که در ابتدای این آموزش گفتم حتی تعریف درستی از قانون جذب ندارند. من خودم سالها پیش با این مشکل مواجه بودم. متوجه شدم آموزشهای سطحی و بازاری این مشکل را ایجاد میکند.
مثلاً وقتی آموزشی شمارا تشویق میکند با تکرار عبارتهای تأکیدی مثبت، مغناطیس ثروت شوید دیگر چه انتظاری دارید! وقتی درک عمیقی نداشته باشیم خیلی راحت توسط آموزشهای سطحی و تکنیکهای مختلف بازی میخوریم. ولی این بازی خوردن درنهایت دودش به چشم خودمان میرود. بههرحال ما زمان و انرژی مصرف میکنیم ولی در برابر این هزینه، دستاورد خوبی کسب نمیکنیم. نمیخواهیم دنبال مقصر بگردیم، مسئولیت این اتفاق هم با خودمان است. اینکه به دنبال آموزشهای سطحی باشیم یا ریشهای، انتخاب خودمان است.
باید از نگرش تکنیک محور دستبرداریم و به سمت یک بینش عمیق حرکت کنیم. باید اصلِ قانون را درک کنیم نه ظاهر و حواشی آن را. در سطح آب، همیشه زبالهها جمع میشوند ولی در عمق اقیانوس خبری از زباله نیست. خبری از موج نیست. آرامش و ثباتی عمیق حاکم است. ما باید به عمق برسیم. وقتی در دوره تخصصی جادوگر ( جادوگر + نقشه گنج جادوگر + مغناطیس پول جادویی ) شرکت میکنید، منظور من از یک آموزش عمیق و ریشهای را خیلی خوب متوجه میشوید.
مانع ۲: سردرگمی منفی
یکی از مهمترین اشتباهاتی که اکثر افراد مرتکب میشوند این است که خودشان را آموزشهای مختلف گیج میکنند! من این اشتباه را با تمام وجودم تجربه کردم!!
مانع ۳: چرخهی مشاهده عینی
وای که این موضوع چقدر سرنوشتساز است. به نظر من درک نکردن همین یک مورد کافی است تا ما نهتنها از قانون جذب نتیجه دلخواهمان را نگیریم، بلکه اشتباه نتیجه بگیریم! خیلی خیلی خیلی مهمه، یک نفس عمیق بکشید …
چرخه مشاهده یعنی این:
۱. شما آن چیزهایی را که در حال حاضر در زندگیتان دارید و دریافت میکنید را مشاهده میکنید ( چه مثبت چه منفی )
۲. با مشاهده کردن آنها، ارتعاشی معادل آنها ساطع میکنید ( چه مثبت چه منفی )
۳. قانون جذب، همیشه به ارتعاش شما پاسخ میدهد ( چه مثبت چه منفی )
۴. درنتیجه، مقدار بیشتری ازآنچه هست، بازآفرینی میکنید ( چه مثبت چه منفی )
خب! حالا دقت کنید:
اگر چیزهایی که هماکنون در زندگیتان دارید ( در همه ابعاد زندگی ) مثبت و راضیکننده باشد که چه عالی. با مشاهده کردن آنها، ارتعاشی از شما ساطع میشود که باعث میشود مقدار بیشتری از آنها را خلق کنید. ولی موضوع چرخه مشاهده زمانی مهم میشود که شما چیزهایی در حال حاضر دارید که باب میلتان نیست و میخواهید تغییرشان بدهید، از اتومبیل شخصیتان گرفته تا رابطهای که درآن هستید یا شغلی که به آن مشغولید. شما میخواهید تغییرشان بدهید یا بهترشان کنید. بسیار خوب. حالا باید چرخه مشاهده را درک کنید، چون بدون درک چرخه مشاهده، هرچقدر هم زور بزنید، جذب مثبت رخ نمیدهد.
مسئله این است:
اکثر افراد، بیشتر افکارشان حول چیزهایی که مشاهده میکنند میچرخد، یعنی آنچه هست کانون توجه و ارتعاش آنها را تشکیل میدهد. بنابراین به علت حجم عظیم توجهی که ناخودآگاه به وضعیت فعلی نشان میدهند ( آنچه هست ) تغییر خیلی کند صورت میگیرد یا اصلاً صورت نمیگیرد. زندگیشان جریان دارد، افراد و اتفاقات مختلف به زندگیشان وارد میشود ولی جوهر وقایعی که تجربه میکنند چندان تغییر نمیکند، فقط ممکن است شکل ظاهری آنها تغییر کند.
بسیاری از کسانی که قانون جذب را سطحی یاد گرفتهاند، با این موضوع دستوپنجه نرم میکنند بدون اینکه علتش را متوجه شوند. آنها ساعتی از روز تجسم خلاق میکنند ( مشاهدهی آنچه میخواهند)، ساعتی را بهمرور آرزوها و اهدافشان اختصاص میدهند (مشاهده آنچه میخواهند ) و ارتعاش خواستههایشان را ساطع میکنند، ولی متأسفانه وقتی در زندگی روزمره قدم برمیدارند، ناآگاهانه، ارتعاش ناخواستهها را ساطع میکنند و اگر دقت کنند متوجه میشوند درمجموع، بیشتر توجه و ارتعاششان مربوط به چیزهایی میشود که هست و نه خواستههایشان و طبق قانون، مقدار بیشتری از همان چیزهایی که هست را جذب و خلق میکنند! بعد هم لابد متعجب میشوند که چرا قانون جذب جواب نمیدهد! درصورتیکه قانون به زیبایی و در عین عدالت در حال پاسخگویی است. مسئله این است که آنها از چرخه مشاهده خودشان آگاهی ندارند.
خب! یعنی نباید مشاهده کنیم؟ یعنی چشمهایمان را ببندیم و فقط کنج اتاقمان بنشینیم و تصویرسازی ذهنی کنیم؟! قطعاً نه! این راهکار از چاله به چاه افتادن است! اتفاقاً باید با چشمان باز و بازتر مشاهده کنیم. باید یاد بگیریم چطور سنجیده و آگاهانه مشاهده کنیم. باید یاد بگیریم در حین مشاهده، بهجای اینکه ظاهر موضوع مورد مشاهده، جهت توجه ما و ارتعاش ما را تعیین کند، خودمان آگاهانه در راستای خواستههایمان، جهت توجهمان را تعیین کنیم. این یک مهارت است، یک هنر است.
من برای این آگاهی، از بین صدها روش مختلف، یک روش خیلی خیلی مؤثر و کاربردی پیداکردهام که کمک میکند چرخه مشاهدهی من همیشه در راستای خواستههایم باشد و نه ناخواستهها. این روش را با شما در میان میگذارم. از اثربخشی آن لذت میبرید، مطمئنم.
پس خلاصه کلام اینکه: شما نمیتوانید اجازه دهید ارتعاشتان فقط در پاسخ به آنچه هست ساطع شود و بعد انتظار داشته باشید آنچه هست تغییر کند! باید راهی پیدا کنید که ارتعاشتان در هماهنگی با ارتعاش خواستههایتان باشد، آن موقع چیزهایی که هست جایشان را به چیزهایی که میخواهید باشد، میدهند. باهم در این هنر به مهارت خواهیم رسید.
مانع ۴: هم ارتعاش باقی ماندن یا نماندن. مسئله این است!
خوشگلترین فرمول قانون جذب را باهم یاد گرفتیم. گفتیم مهمترین مرحلهی جذب خواستهها، هم ارتعاش باقی ماندن است. گفتیم بسیاری از افراد با خواستههایشان، هم ارتعاش میشوند ولی نمیتوانند هم ارتعاش باقی بمانند. درست است؟
هم ارتعاش باقی ماندن یعنی چه؟ یعنی شما باید در طول روز، غالباً در مدار و ارتعاشی قرار داشته باشید که فرآیند جذب خواستههایتان متوقف نشود. فرآیند جذب چه زمانی متوقف میشود؟ با مثال رادیو راحتتر میتوانیم پاسخ بدهیم. صدای موج ۹۷.۵ کی موقف میشود؟ زمانی که شما از فرکانس آن موج خارج شوید. پس وقتی شما از ارتعاش خواستههایتان خارج میشوید، فرآیند جذب آنها متوقف میشود و فرآیند جذب ناخواستهها آغاز میشود. بنابراین وقتی هم ارتعاش باقی ماندن را یاد بگیریم همیشه بین جذب خواستهها و ناخواستهها پاسکاری میشویم! بعضی افراد بهاشتباه فکر میکنند با یک ساعت تصویرسازی ذهنی یا مراقبه یا از این قبیل تکنیکها، ارتعاشی ساطع میکنند که آن ارتعاش برایشان جذب میکند! اینطور نیست! ارتعاش شما برای اینکه جذب کند باید ممتد باشد. متوجه منظورم شدید؟
برای اینکه ارتعاش شما ممتد باشد، شما باید در آن ارتعاش باقی بمانید. چطوری؟ ما که نمیتوانیم ۲۴ ساعته مشغول تجسم خلاق باشیم! یا در حال مدیتیشن! پس باید راهی پیدا کنیم تا در حین زندگی روزمره بتوانیم هم ارتعاش باقی بمانیم. ادا درآوردن و تظاهر کردن هم جواب نمیدهد. اینکه الکی تظاهر کنیم به خواستههایمان رسیدهایم، یکی دیگر از اشتباهات پرتکرار است. چون هم ارتعاش باقی ماندن مهمترین قسمت فرمول خلق کردن است، باید مفصل و ریشهای در موردش باهم صحبت کنیم. قاعده هم ارتعاشی کلی را که یاد بگیریم، همهچیز حل میشود.
مانع ۵: درک نکردن ارتعاش غالب
یک جمله از دکتر وین دایر ( روحش شاد ) سالها پیش خواندم ولی اصلاً مفهوم آن را درک نکردم، ولی وقتی عمیقتر شدم و آمادگی پیدا کردم، همان جملهای که روزی از آن ساده رد شدم، از روی من رد شد! تکاندهنده بود. آگاهی من را در مورد قانون جذب زیرورو کرد. آن جمله این بود:

شما آن چیزی را که میخواهید جذب نمیکنید، شما آن چیزی را جذب میکنید که هستید!

درک شما از این جمله چیست؟ من که سالها پیش درک درستی نداشتم.
تقریباً ۹۹ درصد آموزشهای قانون جذب با آگاهی این جمله متفاوت هستند. آنها من و شمارا تشویق میکنند به جذب کردن آن چیزهایی که میخواهیم موافقید؟ دائماً در پی این هستند که به ما یاد بدهند چطور چیزهایی را که میخواهیم جذب کنیم. وقتی آگاهی عمیق جمله دکتر وین دایر را درک میکنیم، ۹۹ درصد آموزشها روی هوا میرود! حالا اینکه هرکسی چه زمانی آمادگی درک این آگاهی را دارد نمیدانم ولی من بهشخصه خدا را شکر میکنم که به این درک رسیدم. فهم این آگاهی خیلی چیزها را روشن میکند. خیلی از ابهامات را حل میکند. درک این خرد برای اینکه بتوانیم از قانون قدرتمند جذب درست نتیجه بگیریم، از نان شب هم واجبتر است. پس اجازه بدهید بیشتر در موردش صحبت کنیم. شاید برای کسی الآن زمان درک کردنش فرارسیده باشد:
برای روشن شدن این موضوع، باید اصطلاح “ارتعاش غالب” را درک کنید. اگر این مقاله را از ابتدا دنبال کرده باشید، در مورد ارتعاش غالب صحبت کردیم. رابطه آن را با قانون جذب توضیح دادیم. وقتی متوجه میشوید که قانون جذب به چه ارتعاشاتی پاسخ میدهد، جمله دکتر وین دایر را درک میکنید. متوجه میشوید که آن چیزی که هستیم، ارتعاش غالب ماست نه آن چیزی که میخواهیم. به همین دلیل است که دائماً مقدار بیشتری از آن چیزی که هستیم را جذب و خلق میکنیم. این موضوع با چرخه مشاهده هم ارتباط دارد. نوع و جنس مشاهده شما در طول روز، تفسیری که از این مشاهده دارید رابطه مستقیم دارد با ارتعاش غالب و هستی شما. اگر این مشاهده و جهت توجهتان را طوری تنظیم کنید که در راستای خواستههایتان باشد، آن موقع خواستههای شما قسمتی از هستی شما میشود و تازه فرآیند جذب شدنش شروع میشود. زیرا شما چیزهایی را جذب میکنید که هستید. شاید در توضیح سخت به نظر برسد ولی با تمرینی که باهم یاد میگیریم آنقدر ساده میشود که باور کردنش سخت است!
مانع ۶: دزد ارتعاشی | مراقب این تلهی خطرناک باشید
حتماً تابهحال برای شما هم پیشآمده که از یادگیری چیزی آنقدر سر ذوق آمده یا هیجانزده شدهاید که دوست داشتید بلافاصله در موردش با دیگران صحبت کنید. این دقیقاً همان تلهای هست که بسیاری از تازهواردان در قانون جذب یا حتی کسانی که سالهاست با این قانون آشنایی دارند، گرفتارش میشوند. نیت آنها را بهحساب هیجان یا دلسوزی یا هر چیزی که بگذاریم، بههرحال این رویکرد کاملاً اشتباه است.
بههیچعنوان سعی نکنید قانون جذب را برای دیگران، حتی نزدیکترین افراد و عزیزانتان توجیه و اثبات کنید. اگر تابهحال برای تفهیم و توضیح قانون جذب با کسی بحث کرده باشید خوب میدانید که این کار چقدر از شما انرژی میگیرد. این تحلیل انرژی را خودتان بهوضوح احساس میکنید. حتی اگر حرف شما به کرسی بنشیند شما بازنده هستید!
و حتماً این مورد را هم تجربه کردهاید:
از روی دلسوزی یا مهربانی، ساعتها زمان صرف کردید تا یکی از عزیزانتان را از قانون جذب آگاه کنید تا زندگی بهتری داشته باشد، آن شخص هم نهتنها مقاومت نمیکند بلکه کاملاً به نشانهی تأیید سرش را برای شما تکان میدهد، ولی یک روز بعد یا یک هفته بعد متوجه میشوید روز از نو روزی از نو! اصلاً انگارنهانگار که شما ساعتها برایش سخنرانی کردهاید! وقتی دلیل علمی این قضیه را درک کنید اول اینکه از این اتفاق تعجب نمیکنید دوم اینکه الکی خودتان را بهزحمت نمیاندازید و در این تله گرفتار نمیشوید.
*** وقتی شاگرد آماده باشد، استاد از راه میرسد
هر انسانی ازنظر آگاهی در یک لول ارتعاشی مشخصی قرار دارد، بنابراین هر انسانی میدان مغناطیسی مشخصی دارد. طبق قانون فیزیک، میدانهایی میتوانند روی هم اثرگذار باشند که همنوا یا هم ارتعاش باشند. پس طرف مقابل شما زمانی آمادگی دریافت پیام شمارا دارد که ازنظر ارتعاشی با شما همسو یا حداقل به شما نزدیک باشد.
فرض کنیم لول ارتعاشی شما عدد مثبت ۱۰ باشد ولی طرف مقابل شما در سطح ارتعاشی مثبت ۴ قرار داشته باشد. ازآنجاییکه قانون تکامل یکی از قوانین طبیعی کائنات است، شما نمیتوانید شخصی با ارتعاش ۴ را مستقیماً به ارتعاش ۱۰ برسانید و در آن سطح استیبل و پایدار کنید. اصلاً شما شخص مناسبی برای این کار نیستید زیرا اختلاف ارتعاشی شما با او بسیار زیاد است. ممکن است به سخنان شما گوش بدهد ولی نمیتواند بشنود یا درک کند. به همین دلیل است که تأکید میکنم در چنین مواردی اصلاً تلاش نکنید. تلاش شما فقط باعث ضعیف شدن ارتعاش خودتان میشود. آن شخص زمانی تأثیرپذیر است که مثلاً در ارتعاش ۹.۵ باشد. حالا آماده و تشنهی دریافت پیام شماست.
خب از کجا بفهمیم ارتعاش طرف مقابل چقدر است؟! چه سؤال خوبی! من به تجربه دو علامت واضح برای این موضوع پیداکردهام:
علامت اول
اول اینکه اگر طرف مقابل از شما درخواست کرد، یعنی آماده است! زکات آگاهی خودتان را به کسی بدهید که گوش شنوا داشته باشد، در غیر این صورت هدررفته است.
علامت دوم
دومین علامت این است که شما در حین گفتگو احساس خوبی دارید نه احساس تنش. وقتی طرف مقابل شما آمادگی دریافت کردن داشته باشد، دیگر نیازی نیست برای توجیه کردنش زور بزنید! تنش و درگیری ایجاد نمیشود. بنابراین احساس خوبی را تجربه میکنید.
بهطورکلی، آنقدر روی خودتان و خودتان و خودتان متمرکز شوید تا تغییرات مثبت در زندگیتان نمایان شود. حالا نتایج شما بهترین اثربخشی را برای تلنگر زدن به اطرافیان شما دارد، حتی اگر کلمهای بر زبان نیاورید .
*** حکایت رطبخورده منع رطب کی کند؟
در زمـان پـیـغمبر اکرم (ص), طفلى بسیار خرما میخورد.
هر چه او را نصیحت میکردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد, فایده نداشت. مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر(ص) بیاورد تا او را نـصـیـحت کند. وقتى او را به حضور پیغمبر آورد, از پیغمبر خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد, اما آن حضرت فرمود: امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید. روز دیـگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر (ص) حاضر شد.حضرت به کودک فرمود که خرما نـخورد. در این هنگام زن, که نتوانست کنجکاوى و تعجب خود را مخفى کند, از ایشان سؤال کرد: یا رسولالله, چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد؟ حـضـرت فـرمـود: دیـروز وقتى این کودک را حاضر کردید, خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت میکردم, تأثیری نداشت.
امـام صـادق (ع) فـرمود: بهراستی هنگامیکه عالم به علم خود عمل نکرد, موعظه او در دلهای مردم اثر نمیکند, همانطور که باران از روى سنگ صاف میلغزد و در آن نفوذ نمیکند!
مانع ۷: پاکسازی نکردن
فرض کنید زبالههای خانه را چند ماهی بیرون نریزید و تخلیه نکنید! خداوکیلی چه اتفاقی میافتد؟!
اصلاً شما خدای احساس خوب و شکرگزاری هم باشید. صادقانه به من بگویید: آیا در چنین خانهای که بود گند زبالهها همهجا را پرکرده است، میشود روی زیباییها تمرکز کرد؟ فرض کنید زبالهها را گوشه و کنار خانه، زیر مبلها، پشت یخچال قایم کنیم و به این بهانه سطل زباله را تخلیه کنیم! تأثیری دارد؟! اتفاقاً بوی تعفن بیشتر در خانه پخش میشود. این دقیقاً اتفاقی است که برای ذهن و جسم ما میافتد زمانی که پاکسازی نمیکنیم.
جسمی که پاکسازی نشود، انرژی لازم برای خلق ندارد. بااینکه من و شما در اصل و اساس روح هستیم ولی باید قبول کنیم حداقل در این دنیا، روح ما از رهگذر جسم ما زندگی میکند. جسمی که پاکسازی میشود، بهشدت فرآیند جذب کردن شمارا آسان میکند.
ذهنی که پاکسازی نشود، تمرکز لازم برای خلق کردن ندارد. به دو دلیل: اول اینکه ارتعاش افکاری که در یک ذهن شلوغ تولید میشود، زور ندارد، قدرت بالایی از ازنظر دامنهی ارتعاشی ندارد. دوم اینکه یک ذهن شلوغ به شما اجازه نمیدهد هم ارتعاش باقی بمانید. دائماً شمارا از مسیر منحرف میکند، چون شلوغ است.
نمیتوانید زبالهها را قایم کنید یا نسبت به آنها بیتفاوت باشید. فقط یک راه وجود دارد: باید پاکسازی کنیم. تأکید بسیار زیاد خداوند به پاکسازی، جای تأمل دارد. بههرحال او خالق ماست. چه کسی از خالق به مخلوق آگاهتر؟
به تجربه درک کردهام که پاکسازی تکبعدی فایدهای ندارد. ما برای تنظیم و تطهیر ارتعاشمان به یک پاکسازی کامل و جامع نیاز داریم. به همین دلیل در سفر پاکسازی ۳ گانه، علاوه بر پاکسازی جسم و ذهن، سراغ پاکسازی نفس و منیت هم میرویم. ما هم میتوانیم از جایگاه منیت خودمان با قانون جذب کار کنیم، هم از جایگاه نیت الهی درونمان ولی این کجا و آن کجا؟ جذب کردن و خلق کردن با منیت و نفس طغیانگر درونمان، مسیری بس پرپیچوخم و پردردسر است. مسیری که حتی هیچ تضمینی برای مقصدش وجود ندارد. اما خلق کردن با یک نفس پاکسازی شده حال و هوایی متفاوت دارد. مسیرش سراسر آرامش و دستاوردهایش سراسر خیروبرکت است. از پاکسازی غافل نشوید که سنگ بنای قانون جذب است.


و حالا سفری که قولش را دادم

یک سفر ۳ مرحله ای جذاب، سفری به قلب ثروت و فراوانی
آگاهی و متد آموزشی این سفر کاملا تازه و منحصربفرد است
هدیه ویژه : عضویت در خانواده جادویی و حضور در دورهمی های هفتگی

رایگان به مدت محدود
پرسش و پاسخ قانون جذب ( بهروزرسانی همیشگی )
این قسمت مختص شماست. پرسش و پاسخ قانون جذب!
میتوانید هر سؤالی در مورد قانون جذب دارید مطرح کنید، چنانچه سؤالتان تکراری نباشد و البته کاربردی باشد، به لیست سؤالات این قسمت اضافه میشود. در اسرع وقت به همه سؤالات باحوصله و در حد آگاهی خودم پاسخ پر و پیمانی خواهم داد. این قسمت همیشه بهروزرسانی میشود. برای شروع چند سؤال اول را خودم مطرح میکنم و پاسخ میدهم.
برای مطرح کردن سؤالات خودتان پیرامون قانون جذب، فقط و فقط از قسمت دیدگاههای پایین همین صفحه اقدام کنید. منتظر سؤالات ارزشمندتان هستم

۱. قانون جذب دقیقاً چهکاری انجام میدهد؟

خیلی ساده است. ما در جهانی ارتعاشی زندگی میکنیم. ازآنجاییکه جهان نظم دارد، پس حتماً باید قانونی و قدرتی وجود داشته باشد که به ارتعاشات جهان نظم بدهد. این کار را قانون قدرتمند جذب انجام میدهد.پس قانون جذب، یکی از قوانین طبیعی کائنات است که ارتعاشت گیتی را ساماندهی میکند. ازآنجاییکه ما در مقام انسان قدرت تولید ارتعاش داریم، قانون جذب شامل حال ما هم میشود. بنابراین لازم است نسبت به طرز کار آن آگاهی پیدا کنیم.

۲. قانون جذب دقیقاً چطوری کار میکند؟

بازهم خیلی ساده است. اساس قانون جذب، هم ارتعاشی است. یعنی ارتعاشاتی که مشابه باشند را به سمت هم جذب میکند. شما نمیتوانید مثالی یا مصداقی پیدا کنید که خلاف این قاعده باشد، زیرا در قوانین الهی هیچ نقصانی وجود ندارد.

۳. چطوری میتوانم چیزهایی که نمیخواهم را از زندگیام حذف کنم؟

چیزی به نام حذف یا دفع وجود ندارد. تمام جهان مبتنی بر جذب کار میکند. وقتی شما تلاش میکنید چیزی را از زندگیتان دفع کنید، چون توجه شما به آن موضوع معطوف میشود درواقع شما دارید آن را به زندگیتان بیشتر و بیشتر جذب میکنید. بهعنوانمثال شاید در محل کارتان با فردی رابطه دارید بهشدت انسان منفی اندیش و حال خراب کنی است! حالا که شما از قدرت قانون جذب آگاهی پیداکردهاید، این شخص را سمی میدانید و مصمم هستید از شر او خلاص شوید. بنابراین میخواهید تلاش کنید او را از دایره ارتباطاتتان حذف کنید. کاری که اکثر افراد انجام میدهند این است: دائماً در مورد آن شخص توی ذهنشان حرف میزنند، یا پیش بقیه در مورد آن شخص صحبت میکنند، اینکه چقدر انسان منفی نگری است، اینکه امروز چطوری رفتار کرده یا رفتار نکرده، چه ها گفته یا چه نگفته! و بعد در پایان حرفهایشان دعا میکنند که کاش هرچه سریعتر از شرش خلاص شوند! زهی خیال باطل چرا؟ زیرا با این اوصاف تمام توجه شما معطوف به آن شخص است. قانون جذب به توجه شما پاسخ میدهد نه به کلمات شما. درست است که شما میخواهید آن شخص را حذف کنید، ولی دائماً با توجه خودتان دارید آن شخص و امثال آن شخص را بیشتر و بیشتر جذب میکنید. توجه شما روی ناخواسته است و شما ناخواستهی بیشتری جذب میکنید. راهحل چیست؟ بدانید چیزی به نام حذف وجود ندارد. یاد بگیرید که توجه خود را از ناخواستهها بردارید و روی خواستهها متمرکز کنید، بعد ببینید که جهان هستی چقدر زیبا و راحت، مسیر شمارا از آن شخص جدا میکند. چرا؟ زیرا شما و آن شخص دیگر با همدیگر هم ارتعاش نیستید.

۴. از کجا بفهمیم افکارمان قدرت مغناطیسی دارند؟

همهی افکار ما قدرت مغناطیسی دارند ولی الزاماً قدرت جذب ندارند. خاطرتان هست گفتم احساسات سه پیام مهم برای شما دارند؟ پیام اول احساسات، پاسخ این سؤال است. پیام قدرت. هر زمان احساسی در وجودتان برانگیخته شد، یعنی اندیشههایی در سر دارید که قدرت مغناطیسی بالایی دارند. حالا اینکه قدرت جذبشان چقدر است موضوع دیگری است. این بستگی بهشدت احساسات شما دارد، یعنی پیام سوم احساسات.

۵. من در حال جذب مثبت هستم یا منفی؟

چه سؤال خوبی! و چه جواب راحتی دارد. قویترین GPS عالم در وجود شما تعبیهشده است تا لحظهبهلحظه شمارا از روند جذبتان آگاه کند. احساسات شما، سیستم هدایت درونی شماست که دومین پیام آن، پیام جهت است. یعنی نوع احساسات شما در هرلحظه ( مثبت یا منفی ) جهت جذب شمارا نشان میدهد. اگر احساس منفی دارید، یعنی جهت جذب شما منفی است و برعکس. اگر احساس خوبی دارید یعنی جهت جذب شما مثبت است.

۶. چقدر طول میکشد تا به خواستههایمان برسیم؟

سؤال جالبی! اگر این سؤال را از روی کمبود میپرسید، بدانید که خیلی طول خواهد کشید تا به خواستههایتان برسید، چهبسا رسیدنی در کار نخواهد بود. من به تجربهدیدهام که بعضی افراد از روی کمبود این سؤال را میپرسند! آخه کی میرسم؟ آخه چقدر میخواد طول بکشه؟ پس چرا نمیرسم؟ چجوری سریعتر برسم؟ همه این سؤالات یعنی فرد سؤالکننده، توجهش روی کمبود و نرسیدن است بنابراین طبق قانون جذب، کمبود بیشتری به زندگیاش دعوت میکند.
اما بهطورکلی از جهت توجه که بگذریم، سرعت جذب را شدت احساسات مشخص میکند. یعنی پیام سوم احساسات. شدت احساسات ( چه مثبت چه منفی ) یعنی ارتعاش فعال شما، دامنه ارتعاشی قدرتمندی دارد، ارتعاش شما زور بیشتری دارد. بنابراین فرآیند متجلی شدنش سریعتر رخ میدهد.

۷. چگونه افکارمان را کنترل کنیم؟

هیچ نیازی به کنترل کردن افکارتان ندارید. این کار خطرناک است. چون به شما آسیب میزند. شما بهجای کنترل کردن افکارتان باید افکارتان را هدایت کنید. برای این کار باید از مفسر ششم ارتعاشی یعنی احساسات خودتان کمک بگیرید. وقتی از روی احساسات تشخیص دادید که افکار نامناسبی دارید، میتوانید بهراحتی جهت توجه خودتان را از ناخواسته به خواسته هدایت کنید. چگونگی این مهارت مهم را در سفر جادوگر ( سفری به قلب ثروت و فراوانی ) بهصورت ۱۰۰ درصد کاربردی یاد میگیریم.

۸. چه عبارتهای تأکیدی برای قانون جذب پیشنهاد میکنید؟!

حاضرم فحش بشنوم ولی این سؤال را کسی از من نپرسد! شوخی کردم. اشکالی ندارد. منم سالها درگیر موضوع عبارتهای تأکیدی بودم. درک میکنم. من بههیچعنوان عبارتهای تأکیدی را توصیه نمیکنم. برای این کار دلایل علمی و موجه دارم که از حوصله این پاسخ خارج است. وقتی این سؤال را میپرسید یعنی هنوز در سفر جادوگر با ما وارد بازی نشدهاید. پیشنهاد میکنم هرچه سریعتر به جمع خانواده جادویی ما بپیوندید.

۹. احساس میکنم تکوتنها هستم. توی این شرایط مثبت بودن خیلی سخته، قبول دارید؟

قبول دارم، خیلی هم قبول دارم! هیچکس نمیتواند قدرت تأثیرگذاری محیط را نفی کند. فلان سخنران انگیزشی اگر نفی میکند اشکالی ندارد زیرا او فقط یک سخنران انگیزشی است ما در دوره جادوگر مفصل در مورد قدرت محیط صحبت کردهایم. بعضی از ما دلمان میخواهد اطرافیان و دوستانمان را با خودمان در این مسیر همراه کنیم تا تکوتنها نباشیم، ولی نهتنها همراه نمیشوند بلکه حتی ساز مخالف میزنند. انگیزه و روحیه ما را با حرفهایشان تخریب میکنند. گاهی حتی مسخره میکنند. این همان تضادی بود که باعث شد من به تشکیل خانواده متصلین هدایت شوم. ما با آگاهی از قدرت محیط یک خانواده مجازی به اسم خانواده متصلین تشکیل دادهایم که میتوانیم از هرکجای این کره خاکی به هم متصل شده و از هم انرژی بگیریم. به شما پیشنهاد میکنم بدون معطلی خودتان را در اتمسفر این خانواده پرتاب کنید! برنامههای خیلی زیادی برای این خانواده داریم.

۱۰. چطوری عضو خانواده متصلین بشوم؟

خانواده متصلین یک خانواده جادویی است، یک انرژی در حال رشد و گسترش. وقتی دوره جادوگر و سفر جادوگر شدن همسفر می شوید قدمبهقدم به سمت این آگاهی کشیده میشوید. شما حتی دلیل تولد این خانواده را کاملاً درک میکنید و بعد خودتان را در فضای این خانوادهی پر خیروبرکت احساس خواهید کرد.

۱۱. سؤال شما عزیزان:
استاد خدا قوت بسیار کامل و جامع. من هر کار میکنم با اینکه خدا رو شکر مسئله خاصی هم تو زندگیام ندارم اما حس و حال و انگیزه و شوقی ندارم.به نظرتان علتش چی هست. باید چه کار کنم؟

ممنون از سؤال خوب و ارزشمندت امیر جان. رایجترین پاسخ برای این سؤال که به اعتقاد من کاملاً اشتباه است این است که شما انگیزه و اشتیاق ندارید چون اهداف واضح و مشخصی ندارید! این فقط یک جواب سطحی و کلیشهای است. البته که وضوح خواستهها مهم است، ولی قبل از خواستهها، باید تکلیف داشتهها را روشن کنیم. زیرا ارتعاش غالب من و شما را شرایط موجود خلق میکند نه شرایط مطلوب.
انگیزه و شور و شوق داشتن احساسات قدرتمندی هستند که در طیف احساسات، جایگاه بالایی دارند. یعنی از نظر دامنه ارتعاشی قوی هستند. آنقدر قوی که در شما میل به حرکت و سرزندگی ایجاد میکنند.
یک احساس چطور قوی میشود؟ با تمرکز افکار. حالا اجازه بده به سؤال شما نگاهی بیندازیم! از نوع سؤال شما مشخص است که چرا چنین احساساتی را تجربه نمیکنید! بهصرف اینکه شما مسئله خاصی در زندگی خودتان نداشته باشید نباید انتظار احساس اشتیاق و شور و شوق داشته باشید! این احساسات قوی ( چه مثبت چه منفی ) زمانی بروز میکنند که شما اتفاقاً مسئله خاصی در زندگیتان داشته باشید! زمانی که مسئله خاصی داشته باشید، افکار شما حول آن مسئله بیشتر و متمرکزتر میشود، بنابراین شدت احساسات شما تقویت میشود.
پس اگر میخواهید احساسات مثبت قدرتمندی مانند اشتیاق را تجربه کنید، باید مسئله خاصی از جنس مثبت در زندگیتان داشته باشید و روی آن تمرکز کنید. این دقیقاً همان کاری هست که ما در دوره مغناطیس ثروت ۱ ( روشی تضمینی برای خلق ارتعاش غالب مثبت ) انجام میدهیم. در این کارگاه عملی قانون جذب، پشتوانههای مثبتی خلق میکنیم که با تمرکز کردن بر آنها، ارتعاشات فکری ما قویتر میشود و درنتیجه بهمرورزمان احساسات مثبت قویتری را تجربه میکنیم.
از طرفی، ازآنجاییکه شدت احساسات رابطه مستقیمی با تمرکز افکار دارد، پاکسازی ذهن اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. زیرا یک ذهن شلوغ، نمیتواند تمرکز کافی ایجاد کند. دائماً پراکنده است و از دل پراکندگی هیچوقت ارتعاش قدرتمندی حاصل نمیشود.
سوال بعدی شما چیه؟
از سؤالات شما استقبال میکنم زیرا باعث عمیقتر شدن این آگاهی میشه
در قسمت دیدگاههای همین صفحه، میتونید سؤالات خودتون را مطرح کنید
از اینکه تا پایان این مقاله همراهی کردید، سپاسگزارم. خوشحال میشم نظر خودتون رو با من به اشتراک بذارید | در پناه جان جهان باشید
محبوبترین دیدگاهها
با ستاره دادن به نظرات دوستانتان، آنها را محبوب کنید
یا خداااااا
یا ابالفضل
خدایی استاد من اومدم توی سایت فایل های دوره قانون جذب رو دانلود کنم این مقاله رو دیدم
البته چون دفتر کارم هستم فقط چند صفحه اولشو خوندم
یعنی باید اساسی بشینم مطالعه کنم
فقط میتونم بگم من استاد قانون جذبم چون من همونم که بهترین استاد رو جذب کردم😎✌😅
خدایا بینهایت شکرت از این آگاهی های ناب.
درود آقای صالحیان عزیز. ممنونم از محبت شما
من خودم حاضرم برای این مقاله کلاه از سر بردارم 🙂
خوشحالم که شما هم لذت بردین
هزاران درود برشما استاد بابت این ابرمقاله
که واقعا بینظیره
سوال من در واقع سوالیه که از قبل توی ذهنم بود ولی با آگاهی های دو روز گذشته یه چیزایی دستم اومده
سوال این بود
من خواسته ای دارم و خیلی هم مشتاق هستم برای رسیدن به این خواسته و نگرشم هم مثبته
و ایمان دارم به الخیر فی ماوقع
و نتیجه هم حتی اگر خلاف خواسته من باشه این همان شدن هست و این یعنی ایمان
آیا درسته این دیدگاه؟
عالی و بینظیر بود ممنونم🙏🏻👏👏👏
سپاسگزارم. خوشحال میشم از طریق طرح سوال، توی تکامل این مقاله مشارکت کنین
اگر توی این زمینه سوال یا سوالاتی مدنظرتون هست، میتونین مطرح کنین که سوالتون به قسمت پرسش و پاسخ ها اضافه بشه
ممنون از همراهی شما
استاد خدا قوت بسیار کامل و جامع.
من هر کار میکنم با اینکه خدا رو شکار مسئله خاصی هم تو زندگیم ندارم ام حس و حال و انگیزه و شوقی ندارم.به نظرتون علتش چی هست.باید چه کار کنم؟
درود امیرجان. سوال شما در قسمت پرسش و پاسخ شماره ۱۱ انتهای همین مقاله پاسخ داده شد.
برقرار باشی
سلام استاد وقت بخیر
استاد این یکی از بی نظیر ترین ،ریشه ای ترین، عالی ترین، کامل ترین، جامع ترین و ساده ترین کتاب راز قانون آفرینش است که تا کنون دیده و خوانده ام .
ممنون استاد که این آگاهی های ناب را سخاوتمندانه با ما به اشتراک می گذارید.
سپاسگزارم خانم عطار
ممنون از انتقال انرژی خوبتون
در پناه جان جهان باشید
به به بهزاد عزیزم به به
چقدر روون چقدر زیبا چقدر شیوا چقدر قرانی و توحیدی چقدر علمی چقدر جامع چقدر خوش حس و حال چقدر کاربردی
چقدر مفهومی و قابل لمس چقدر تجربی
چقدر دلسوزانه چقدر متعهدانه چقدر اگاهانه چقدر چی دیگه اخه
مرسی مرسی
خوشحالمخیلی و خداروشکر میکنم که کنار همیم عشق🤍
خداروشکر واقعا از این همه نظم و هماهنگی و تعادل و عدالت و تکامل در جهان
ممنونم پارساجان از این همه تحسین و ارتعاش مثبتی که ساطع میکنی و صدها برابرش به زندگیت جریان پیدا میکنه
خداروشکر بابت همه نظام آفرینش و قوانین خوشگلش
سلام
شما میگین همه زندگیمونو خودمون. خلق کردیم اما بازم ما خانواده و تربیت خانواده رو خودمون خلق کردیم؟ نه
وقتی کل روزت رو بازم کنار خانوادتی ناخوداگاه مث خودشون میشی هرچقدم ک تنهایی تلاش کنی و رو باورات کار کنی
هرچقد نخای مثشون باشی بازم میشی هرچی پاکسازی کنی بازم ازشون پر میشی
هزاران درود
استاد عزیز با هدایت جان جهان برای بار سوم این ابرمقاله رو با دقت تمام خوندم
کلمه به کلمه این ابرمقاله حکم گَنجه
بینظیره واقعا
شاهکارِ به تما معنا
واقعا دست مریزاد
آنچنان پرمغز و پرباره که مو بر بدنم راست میشه با خوندن این آگاهی های ناب و بینظیر که در هیچ مقطعی از زندگیم و در هیچ جا نه دیدم و نه شنیدم
مطالعه این ابرمقاله علاوه بر ارزش بالای آموزشی، احساسِ فوق العاده ای هم بهم میده و در واقع ارتعاشم رو اتوماتیک بالا میبره
واقعا به احترام عظمت این ابرمقاله کلاه از سر برمیدارم
و بسیار بسیار خداوند رو شاکرم که به این زیبایی هدایتم میکنه، من از صمیم قلب از جان جهان هدایت خواستم و میخواهم و قربونش برم به بهترین شکل ممکن هدایتم میکنه
حضور در این سایت بینظیر بینهایت برام ارزشمنده و تایم زیادی از روتین روزانه در این سایت در حال مطالعه هستم و بینهایت خوشحالم که در این اتمسفر نفس میکشم.
هزاران درود
استاد عزیز با هدایت جان جهان برای بار سوم این ابرمقاله رو با دقت تمام خوندم
کلمه به کلمه این ابرمقاله حکم گَنجه
بینظیره واقعا
شاهکارِ به تمام معنا
واقعا دست مریزاد
آنچنان پرمغز و پرباره که مو بر بدنم راست میشه با خوندن این آگاهی های ناب و بینظیر که در هیچ مقطعی از زندگیم و در هیچ جا نه دیدم و نه شنیدم
مطالعه این ابرمقاله علاوه بر ارزش بالای آموزشی، احساسِ فوق العاده ای هم بهم میده و در واقع ارتعاشم رو اتوماتیک بالا میبره
واقعا به احترام عظمت این ابرمقاله کلاه از سر برمیدارم
و بسیار بسیار خداوند رو شاکرم که به این زیبایی هدایتم میکنه، من از صمیم قلب از جان جهان هدایت خواستم و میخواهم و قربونش برم به بهترین شکل ممکن هدایتم میکنه
حضور در این سایت بینظیر بینهایت برام ارزشمنده و تایم زیادی از روتین روزانه در این سایت در حال مطالعه هستم و بینهایت خوشحالم که در این اتمسفر نفس میکشم.
سلام و درود مجدد استاد عزیز
برای بار چهارم این ابر مقاله رو خوندم با دقت تمام
در مورد چرخه مشاهده صحبت کردین و گفتین که بیشتر درموردش صحبت خواهید کرد
منتظرم آگاهیِ چرخه مشاهده رو دریافت کنم
سپاااااس👏🌹